نظر الهى يك امتحان بسيار بزرگى بود وقتى كه احساس مى كرد كه بايد از طفلى كه اينقدر براى او عزيز است و اينقدر آن طفل او را دوست مى دارد جدا بشود . در يكى از وداعها اباعبدالله آمدند و اين طفل گريه مى كرد اشعارى به حضرت نسبت داده اند :
فرمود دختركم ! فعلا گريه نكن تو بعدها گريه هاى طولانى دارى فرصتهاى زيادى براى گريه دارى . تا من زنده هستم تو گريه نكن گريه ات را بگذار براى بعد از رفتن من .
بعد فرمود :
( لا تحرقى قلبى بدمعك حسرة )
مگر نمى دانى كه اين دانه هاى اشك تو آتش به دل پدرت مى زند . مادامى كه روح در بدن من هست مرا با اين اشكها آتش نزن وقتى من كشته شدم آنوقت اختيار با توست هر چه دلت مى خواهد گريه كن .
و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم و صلى الله على محمد و آله الطاهرين .
1 . ينابيع المودة ج 2 ص 172 .