آشنایی با قرآن

مرتضی مطهری

جلد 7 -صفحه : 182/ 118
نمايش فراداده

در تعريف حمد گفته اند :

" هوالثنا باللسان على الجميل الاختيارى " و حرف درستى هم هست .

( " له الحمد " ) يعنى حمد منحصرا از آن اوست . اين همان مفاد ( " الحمد لله رب العالمين " ) است كه ما در نمازها مى خوانيم. گفته اند در ( " الحمد لله " ) لام لام اختصاص است . ( " الحمد لله " ) يعنى جنس حمد اختصاص به خدا دارد .

اين معنايش چيست ؟

آيا غيرخدا را نبايد حمد كرد؟

پاسخ اين است كه هم غيرخدا را بايد حمد كرد و شكر كرد و هم غير خدا را نبايد حمد كرد و شكر كرد. اما غيرخدا را بايد حمد كرد و بايد شكر كرد چرا كه وقتى انسانى به انسانى ديگر انعام و خدمت مى كند وظيفه ايجاب مى كند كه از او تشكر كند .

( " من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالق " ).

اما در عين حال انسان بايد بداند كه هر انعامى از ناحيه هر كس به او برسد به هر نسبت كه به آن شخص ارتباط دارد بيش از آن به خدا ارتباط دارد يعنى شما در همان حال كه از كسى كه به شما خدمت كرده تشكر مى كنيد و يا او را حمد مى كنيد در همان حال هم بگوييد :

" الحمدلله " حمد از آن خداست چون آن فرد هم خودش و هم فكر و اراده اش و هرچه كه بخواهيد بگوييد باز مال خداست و فعل خداست و همه چيز در نهايت امر به خدا برمى گردد . ولى به اين نكته بايد توجه كرد كه بازگشت همه چيز به خدا معنايش نفى[ سببيت] انسانهاى ديگر و نفى هيچ سبب ديگرى نيست و اين يك مساله بسيار دقيقى است .

در عين اينكه هر چيزى به سبب خود بستگى دارد به خدا بستگى دارد نه اينكه به سبب خودش بستگى ندارد . اين است كه بين مساله " اعتماد به نفس " و " اعتماد به خدا " تضادى نيست و بين مساله حمد و سپاس يك مخلوق و حمد و سپاس خدا تضادى نيست .