حقيقت پروراندن چيست ؟
فراهم كردن مقدمات و وسايل براى چيزى كه استعداد رسيدن به كمال و غايتى را دارد به طورى كه آن چيز به نهايت خودش برسد . يك تخم گل مى تواند همان ابتدا فاسد شود جوانه از زمين كه بيرون آمد مى تواند به خاطر نرسيدن آب يا امر ديگرى از بين برود .
ولى پروراندن گل اين است كه كمالات و استعدادات گل به نهايت برسد تا آنجا كه ممكن است شكوفه كند و گل بدهد . خداوند كه " رب العالمين " است يعنى استعدادهايى را كه در ذات موجودات هست به فعليت مى رساند .
استعداد انسان و بلكه هر موجودى در دنيا پايان نمى پذيرد . انسان استعداد بقا دارد و خداى رب العالمين و پرورش دهنده موجودات انسان را تا آنجايى كه مى تواند برود مى برد .
پس در ضمن يك قسم برهان مطلب هم گفته شده است . خداوند متعال مكرر در قرآن مى فرمايد خلقت " عبث " نيست بيهوده و بدون هدف و غايت نيست چنين نيست كه اشيا در وسط راه معلق و فانى شوند . خداى متعال در نهايت امر هر موجودى را به هر حدى كه بايد برسد مى رساند و حد نهايى انسان جاودانگى و باقى ماندن است .
پس اينكه فرمود :
" سوگند به پروردگارم كه پروردگار همه جهانيان است شما مبعوث مى شويد " يعنى بعث شما شانى از شوون ربوبيت حق تعالى است .
( " ثم لتنبئن بماعملتم " ) بعد خبر داده مى شويد به آنچه انجام داده ايد .
( " لتنبئن " ) از ماده " نبا " است و " نبا " يعنى خبر اطلاع آگاهى . اين فعل مجهول است و باز با نون تاكيد ثقيله آمده است يعنى قطعا و شديدا خبر داده مى شويد به تمام اعمالى كه انجام داده ايد .
مقصود از خبردادن و آگاه كردن انسان در اينجا چيست ؟
خبردادن يك وقت مثل خبردادن هايى است كه در دنياست . مثل اينكه براى يك نفر در جايى پرونده اى تشكيل داده اند و بعد از چند سال كه خودش هم فراموش كرده كه چه كرده است محتواى پرونده اش را به او اطلاع مى دهند كه در فلان وقت چنين كردى و در اوقات ديگر چنان .