نماز جمعه در ميان اهل تسنن به يك شكل خاص قربانى شد . آنها ظاهرش را حفظ كرده اند يعنى نماز جمعه مى خوانند ولى به اقرار خودشان كه در اين كتب تفاسير اغلب من مى بينم[ روح آن حفظ نشده است] .
آيه مى فرمايد :
( " اذا نودى للصلاه من يوم الجمعه فاسعوا الى ذكر الله " )
وقتى كه نداى نماز جمعه بلند مى شود بشتابيد به سوى ذكر حق . خداوند خطبه را " ذكر حق " ناميده است . اصلا روح نماز جمعه همين دو خطبه است . بعدها در نماز جمعه به جاى همه حرفها مدح و ثناى خلفا و سلاطين وقت گفته شد .
يعنى آقاى خطيب شروع مى كرد يك سخنرانى در مدح اين آقايى كه آنجا نشسته بود ايراد مى كرد :
خدا سايه فلان كس را از سر مسلمين كم نكند و غيره .
فخررازى و ديگران مى گويند :
اينها همه " ذكرالشيطان " است در حالى كه قرآن مى گويد :
( " فاسعوا الى ذكر الله " ) .
اينها را اهل سنت در كتابهايشان نوشته اند .
ببينيد در همين نماز جمعه و خطبه نماز جمعه كه در اسلام اين قدر داراى اهميت است بنى اميه چطور اسلام را مسخ كردند . بنى اميه سب و لعن على عليه السلام را جز اركان خطبه نماز جمعه قرار دادند . ببينيد اسلام از كجاها خورد !
وقتى اين نماز جمعه اينچنينى كه بايد در درجه اول به وسيله امام معصوم و در درجه بعد توسط امام عادل بپا شود توسط فاسق ترين و ظالمترين امامها اقامه شد معلوم است كه وضعش به چه صورت درمىآيد .