اما آنچه به مردم برمي گردد، ابلاغ صحيح سنّت و سيرت پيام آوران الهي است تا روشن شود اوّلاً دين از سياست جدا نيست و ثانياً موجبات صلح جهاني که آرمان همگان است، چيست و ثالثاً موانع تحقق صلح جهاني کدام است و سرانجام، راه عملي برقراري آنچه خواهد بود.
آنچه به عنوان «بيت الغزل» و «واسطة العقد» تاريخ پرافتخار انبيا، بعد از توحيد و پرستش خداي يگانه و يکتا مشهود است، همانا ظلم ستيزي براي برقراري صلح عادلانه جهاني است؛ براي نمونه: قد کانت لکم أُسوة حسنةٌ في إبراهيم و الذين معه إذ قالوا لقوْمهم إنّا بُرءَاؤا منکم و ممّا تعبدون من دون الله...؛ 1 براي شما مؤمنان، الگوي خوبي است در ابراهيم و آنان که با او بودند؛ که آن ها به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه که مي پرستيد بيزاريم. حضرت خليل الرحمان عليه السّلام با تحمل رنج توان فرساي: حرّقوه و انصروا الهتکم 2 از مبارزه با نمرود طاغي دريغ نکرد؛ موساي کليم عليه السّلام با شعار ظلم زدايي: ربّ بما أَنعَمَت علي فَلَن أکونَ ظهيراً للمجرمين 3 ـ اي خدا! به شکرانه اين نعمت که به من عطا کردي، من پشتيبان بدکاران نخواهم بود ـ به صحنه سياست ديني پاگذاشت و مسلمانان سراسر جهان رهروي چنين راه را در نمازها از خدا مي طلبند: صراط الذين أَنعمتَ عليهم. 4 دستور رسمي خداي سبحان به موساي کليم عليه السّلام براي براندازي نظام سُلطه و گسترش نظام عدل و صلح اين بود: و لقد أرسلنا موسي باياتنا أن أخرج قومـْک من الظلمات إلي النّور و ذکّرهم بأيام الله إنّ في ذلک لاَيات لکل صبّارٍ شکورٍ؛ 5 و ما
1. سوره ممتحنه، آيه 4. 2. سوره انبياء، آيه 68. 3. سوره قصص، آيه 17. 4. سوره حمد، آيه 7. 5. سوره ابراهيم، آيه 5.