ابن ابى الحديد شارح نهج البلاغه پس از اتمام شرح هزار كلمه از كلمات قصار منسوب به امير عليه السلام را كه در نهج البلاغه نيامده است نقل كرده است و اين هزار كلمه به عنوان([ حكم منثوره]) در بيروت جداگانه به طبع رسيده است و يك بار نيز در نجف با انضمام كلمات ديگر منسوب به آن حضرت چاپ شده است . ابن ابى الحديد در آخر شرح گويد : ([ هذا آخر ما دونه الرضى ابو الحسن رحمه الله عليه من كلام اميرالمؤمنين عليه السلام فى نهج البلاغه قد اتينا على شرحه بمعونه الله تعالى . و نحن الان ذاكرون ما لم يذكره الرضى مما نسبه قوم اليه فبعضه مشهور عنه و بعضه ليس بذلك المشهور لكنه قد روى عنه و عزى اليه و بعضه من كلام غيره من الحكماء لكنه كالنظير لكلامه و المضارع لحكمته الخ]) .
حدود يك قرن بعد از شريف رضى رحمه الله عليه عالم اوحدى([ عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى]) متوفى 510 هـ ق يازده هزار و پنجاه كلمه از كلمات قصار امير - عليه السلام - را به نام([ غرر الحكم و درر الكلم]) به ترتيب حروف تهجى گرد آورده است و([ آقا جمال خوانسارى]) متوفى 1125 هـ ق آن را به فارسى شرح كرده است كه در هفت جلد با ضميمه رساله شرح([ اخبار طينت]) آقا جمال مذكور به همت و تصحيح مرحوم محدث ارموى به طبع رسيده است . و خود متن غرر و درر يكبار در صيدا و يك بار در نجف چاپ شده است . در غرر و درر آمدى بسيارى از كلمات امير عليه السلام در بيان عالم امر و بخصوص در معرفت نفس اهميت بسزا دارند . و تا آنجا كه نگارنده آگاه است كتابى به اين تفصيل در جمع آورى كلمات قصار امير عليه السلام تدوين نشده است .