نگاهی بر زندگی دوازده امام (ع)

حسن بن یوسف علامه حلی؛ مترجم: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 101/ 72
نمايش فراداده

روند، ترسيدم كه آنان از من پيشى گيرند و من توفيق ديدار آن حضرت را نداشته باشم لذا با آنان (در حال جنابت ) به راه افتادم تا به محضر امام صادق (عليه السلام ) رسيديم ، وقتى در برابرش قرار گرفتم ، نگاهى به من كرد و فرمود:

(( اى ابابصير! آيا نمى دانى كه براى شخص جنب روا نيست به خانه هاى پيامبران يا به خانه هاى فرزندان پيامبران بروند؟! )) شرمگين شدم و عرض كردم : (( اى فرزند رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) جمعى از دوستان به محضر شما مى آمدند آنان را ملاقات كردم ديدم اگر با آنان به خدمت شما نيايم ، از ديدار شما محروم خواهم شد و ديگر هرگز چنين كارى نمى كنم ، سپس از محضر آن حضرت بيرون آمدم )) .

و روايات بسيارى مانند روايت فوق نقل شده كه بيانگر معجزات و اخبار آن حضرت از غيب است كه ذكر آنها در اينجا به طول مى انجامد و در اينجا به همين مقدار اكتفا مى شود.

فرزندان امام صادق (ع )

امام صادق (عليه السلام ) داراى ده فرزند بود:

1 - اسماعيل .

2 - عبداللّه .

3 - اُمّ فروه (كه مادرشان فاطمه دختر حسين پسر امام سجّاد (عليه السلام ) بود).

4 - موسى (عليه السلام ) .

5 - اسحاق .

6 - محمّد.

7 - عباس .

8 - على .

9 و 10 - اسماء و فاطمه - كه از مادران مختلف بودند.

(( اسماعيل )) بزرگترين فرزند امام صادق (عليه السلام ) بود و امام صادق (عليه السلام ) بسيار او را دوست داشت و به او علاقه نشان مى داد.

گروهى از شيعيان ، گمان مى كردند كه امام بعد از حضرت صادق (عليه السلام ) اسماعيل است ؛ زيرا سنّ او از همه برادرانش بيشتر بود و امام صادق (عليه السلام ) علاقه خاصى به او داشت و او را بسيار احترام مى كرد.

سرگذشت اسماعيل اوّلين پسر امام صادق (ع )

اسماعيل در زمان حيات امام صادق (عليه السلام ) در (( عُرَيْض )) (درّه اى در يك فرسخى مدينه ) از دنيا رفت ، اصحاب امام او را به مدينه به حضور امام صادق (عليه السلام ) آوردند و جنازه او در قبرستان بقيع به خاك سپرده شد.

نقل شده است كه امام صادق (عليه السلام ) در مرگ اسماعيل بسيار ناراحت و اندوهگين شد و دنبال جنازه او با پاى برهنه و بدون (( ردا )) حركت مى كرد و دستور داد چند بار تابوت او را به زمين گذاردند و سپس بلند كردند و مكرر روپوش او را كنار مى زد و به صورت او نگاه مى كرد و با اين كار مى خواست به گروهى از اصحابش كه به امامت اسماعيل بعد از پدر معتقد بودند، بفهماند كه او مرده است و ديگر شبهه اى در مورد زنده بودن او بجاى نماند.

وقتى كه اسماعيل از دنيا رفت ، آنان كه معتقد به امامت او بعد از پدرش بودند، از اين عقيده دست كشيدند، تعداد اندكى از اصحاب امام صادق (عليه السلام ) كه نه از اصحاب نزديك و نه از روايت كنندگان از جانب او بودند، بلكه از افراد دور و اطراف بودند، بر عقيده خود به امامت اسماعيل باقى ماندند! بعد از شهادت امام صادق (عليه السلام ) گروهى از اصحاب او، به امامت امام موسى بن جعفر (عليهماالسلام ) بعد از پدرش ، اعتقاد داشتند و بر همين عقيده باقى ماندند. ولى افراد ديگر (فرقه اسماعيليه ) بر دو گروه تقسيم شدند:

الف : گروهى از عقيده به زنده بودن اسماعيل دست برداشتند و به امامت پسر او (( محمّد بن اسماعيل ))