گوارا باد. پيامبر به مادر مريض خطاب نموده فرمود: تو چه مىدانى؟! شايد او سخنى گفته كه بى فايده بوده و ضرورت نداشته، و يا از چيزى كه مهم و ضرورى نبوده، منع كرده است».
جمله «لعله قال ما لايعنيه» بخوبى حكايت از اين امر مىكند كه سخن بيجا و بى فايده گفتن، يعنى گفتن چيزى كه مىشود نگفت، از جمله حجب بين انسان و حضرت حق است، و كسى كه چنين گرفتارى دارد، به جوار قدس حق كه بهشتهاست، قبل از اينكه از آلودگى آن پاك گردد، راه نمىيابد. او بايد اول از اين رنگ نا پاك، و از اين حجاب حاجب، پاك شود و سپس به نزد حضرت مقصود و به حريم قدس او صعود كند. بطورى كه بعد از مرگ اين چنين است، در دنيا نيز همينطور است و سالك زمانى در سلوك خويش موفق است و بسوى جناب او صعود مىكند كه اين رذيله و اين حجاب را مانند حجابهاى ديگر از خود دور سازد و خود را ازآن تطهير بنمايد.
در برداشت اين حقيقت از اين بيان، لازم است به اين نكته توجه داشته باشيم كه مسئله آن عالم و اين عالم، مسئله ظاهر و باطن است، و آنچه بعد از مرگ و در عوالم بعدى پيش مىآيد، همان است كه در اين دنيا در باطن امر و در پشت پرده هست، يعنى آنچه در اين زندگى در پشت پرده وجود دارد، در آن عوالم به ظهور مىرسد؛ يوم تبلى السرائر.
وقتى مىفرمايد تو چه ميدانى كه او به سوى بهشت و به جوار قدس حق رهسپار شد، و شايد او سخن بى فايده گفته است و اين امر براى او ايجاد اشكال خواهد كرد، و بايد اول از تبعات آن و از آلودگى آن پاك گردد و سپس به بهشت و به جوار خدا راه يابد، از اين حقيقت خبر مىدهد كه در زندگى دنيوى، همين امر در باطن و در پشت پرده، بين انسان و خداى متعال حجاب بوده و مانع از راه يافتن وى به جوار حق مىباشد، و اگر انسان در اينجا خود را از اين حجاب نجات ندهد، علاوه بر اينكه در باطن بين او و خدا حجاب است و مانع از ورود به جوار او خواهد بود، بعد از مرگ نيز به ظهور خواهد رسيد و مانع ورود انسان به جوار حق خواهد شد، تا وقتى كه از آن، پاك گردد. (دقت شود).
شهوت سخن، سخن بى فايده، و بيش از مقدار لازم حرف زدن، موجب قساوت قلب سالك مىگردد، و اين موضوع بطورى كه قبلا اشاره كرديم، براى يك سالك از مصائب بزرگ است. زيرا اگر قلب سالك قلب قاسى و ناخاشع باشد، و پذيراى تصرفات مقام ربوبى نباشد، از تحرك و تحول مىماند، و از قبول افاضات ،محروم مىگردد و در نتيجه، سلوك الى الله كه بايد با قلب و از طريق آن باشد، به تحقق نمىرسد، و به بيانى، جهد سالك جهد بى توفيق مىشود.
(دفتر سوم مثنوى)
در اصول كافى از امام صادق صلوات الله و سلامه عليه نقل مىكند كه فرمود: «كان المسيح عليه السلام يقول: لا تكثر واالكلام فى غيرذكر الله فان الذين يكثر ون الكلام فى غير ذكر الله قاسية قلوبهم ولكن لا يعلمون» (اصول كافى، ج 2، كتاب الايمان و الكفر، باب الصمت و حفظ اللسان) يعنى «حضرت مسيح عليه السلام مىفرمود، در غير ذكر خداى متعال زياد تكلم نكنيد، زيرا آنان كه در غير ذكر خدا زياد تكلم مىكنند، دلهايشان قاسى و ناخاشع است وليكن خود آنان توجه ندارند».
(دفتر سوم مثنوى)
اينها دو مورد از هلكات و تبعات رذيله پر گويى بود كه با استفاده از روايات و بيانات در اينجا ذكر