(حافظ)
آنان در عين اينكه مخلوق خدا، بندگان او، فقر محض در پيشگاه او، محتاج او، خاشع و خاضع در برابر او، خائف از او، اميدوار به عفو و مغفرت او هستند، در عين حال، به لحاظ منزلت بالايى كه در مقام عبوديت، و در مقام فنا و توحيد حق دارند، منزلتى كه خدا به آنان عنايت كرده است، ابواب الهى مىباشند، و از طريق آنان بايد روى به حضرت مقصود آورد، و آنانند رحمت موصوله، آيت مخزونه، امانت محفوظه، صراط أقوام، و بقية الله.
«رضايت» آنان اگر به دست آيد، به هر اندازه به دست آمده باشد، به همان اندازه هم حجب را از ميان بر مىدارد، ذنوب را بر طرف مىكند، و فاصله بين سالك و حضرت معبود را كنار مىزند. و اين را سرى است بسيار عميق، سر عميقى كه خبر از اسرار نهفته در قلوب شريفه آنان مىدهد.
سر موجود در رضايت آنان را نمىشود به بيان آورد، و نمىشود با عقل جزئى و فكر محدود به آن رسيد، و محرمان اسرارند كه در حد خود مىتوانند اين سر عميق را بيابند.
اين، چه رضايتى است كه حجاب افكن، و گناه سوز است؟! و چه رمز يا رموزى در آن است؟!
هر چه باشد، رضايتى كه از دلهاى پاك آنان سر مىزند، رضايت حضرت حق را در بر دارد، و حامل رضاى اوست، و رضاى جناب او در رضاى اين دلهاست. پيداست كه رضاى او حجاب سوز، و گناه سوز است، و فاصلهها را از ميان بر مىدارد. (دقت شود) در اين جملات از جامعه كبيره دقت مىكنيم:
«يا أولياء الله ان بينى و بين الله عزوجل ذنوباً لا يأتى عليها الا رضاكم، فبحق من ائتمنكم على سره و استرعاكم أمر خلقه و قرن طاعتكم بطاعته لما استوهبتم ذنوبى و كنتم شفعائى...».
يعنى «اى اولياى خدا، بين من و بين خداى عزوجل گناهانى هست كه جز رضا و خشنودى شما آن گناهان را از ميان بر نمىدارد. پس، شما را قسم مىدهم به حق آن خدايى كه شما را امين سر خود گردانيد، و محافظت امر خلق خود را به شما واگذار نمود، و طاعت شما را مقرون به طاعت خود فرمود، كه نزد خدا براى من شفاعت كنيد، و از او بخشش گناهانم را بخواهيد...».
البته اين «رضايت» به آسانى به دست نمىآيد، و صلاحيت لازم دارد، و اين صلاحيت هم جز با اطاعت از خداى متعال و عمل به دستورات او حاصل نمىشود. با التزام به همه واجبات، و اجتناب از همه محرمات، و ترك همه معاصى، چه در باب حركات و اعمال، و چه درباب خصال و اوصاف، مىتوان چنين صلاحيتى را به دست آورد.
اين صلاحيت را با حرف، با ادعا، با خيالبافى، با محبت خشك و خالى، و با هيچ چيز ديگرى نمىشود كسب كرد، جز آنچه گفتيم.
بايد هوشيار باشيم، و فريب بعضى از فريب خوردهها را نخوريم كه در عالم خيال و وهم خويش، بدون اينكه عملا ملتزم به دستورات الهى باشند، و با آلودگيها و انحرافها، گمان مىكنند مىشود رضايت حضرات معصومين صلوات الله عليهم اجمعين را تحصيل نمود، و نظر آنان را جلب كرد، و مشمول توجهات خاصه آنان شد.
سخن در اين باب بسيار است، و گفتنيها زياد، و متأسفانه مجال گفتن بسيار كم. در هر صورت، آنچه لازم بود گفته شد، و در همين اشاره اجمالى بيان گرديد، و براى سالكان صادق كافى است.
اين فريب خوردهها هم بايد بدانند جز التزام عملى به دستورات الهى و به صراط مستقيم قرآنى از يك سو،