گفتيم مجارى فكر، و به عبارتى، مجارى تفكر مطلوب، يعنى آنچه فكر در آن براى همه، مخصوصاً براى سالك در سفر الى الحق مفيد و لازم است، يكى دو تا نيست. و گفتيم دقت و تأمل در آيات و رواياتى كه دعوت به «فكر» يا «تفكر» مىكند، مجارى فكر يا تفكر مطلوب را براى طالبان حقيقت بخوبى روشن مىگرداند.
در يك جمله بايد گفت، حقايق و معارفى كه قرآن بيان مىكند، و به فكر و تدبر در آنها دعوت مىنمايد، و همه حقايق و معارف را شامل است - ولا رطب ولا يابس الا فى كتاب مبين - همه مجارى فكر مطلوب، و فكر راهگشاست.
تجليات ذات غيبى، مراتب، آثار، و لوازم آنها، يعنى حضرت اسماء و مراتب و احكام آنها، حقايق خلقت، از جمله حقيقت خود انسان، توحيد و اسرار و منازل آن، عبوديت و دقايق و مدارج آن، و نيز، عود وجود و بازگشت آن به حضرت ربوبى، و احكام اين بازگشت و لوازم آن، و همچنين، بازگشت انسانها به حضرت ربوبى، و مسئله ظهور حقايق و بواطن امور در قيامت، و ظهور سرائر در آن روز، و امر بسيار مهم و پر اسرار لقاى رب، و اقسام و مراتب آن، و آثار مترتب بر اين لقاء در اطوار گوناگون آن، و غير اينها از حقايق و معارف كه در آيات قرآنى آمده است، و روايات هم جزئيات و دقايق آنها را توضيح داده است، همه و همه مجارى فكر يا تفكر مطلوب است.
بنابراين، فكر در آيات قرآن و تدبر در آنها، يعنى فكر در حقايق آيات و معارف آنها در ابواب مختلف، براى همه از أهم امور و يك وظيفه لازم، و در سلوك از اركان طريق است، زيرا كه همه حقايق ومعارف در قرآن كريم آمده است.
لازم است سالك در ابواب مختلف معارف قرآنى به «فكر» بپردازد، و در مقام فكر در هر بابى از ابواب معارف، همه آيات مربوط به آن باب را مورد دقت قرار دهد، و نكات، رموز، و اشارتها را مورد نظر قرار دهد، و از آنها به سادگى گذر نكند، و توجه داشته باشد كه كلام، كلام حضرت معبود است، و براى طالبان صادق كه در طلب قرب و وصال هستند راه نشان مىدهد و رموز و اشارتها دارد.
معبود به «فكر» صادقانه بپردازد، كلام او، و رموز و اشارات كلام او راهگشاى وى خواهد بود. و نيز، پيداست كه هر چه دل انسان پاكتر باشد، از غيب كلام كه متجلى در حروف و الفاظ آيات است، بهره بيشترى خواهد برد.
(دفتر چهارم مثنوى)
و لازم است تك تك آيات را با نكات و اشاراتى كه دارد متوجه خود بداند، و هدايت كننده و تذكر دهنده از يك سو، و هشدار دهنده و انذار كننده از سوى ديگر.
قرآن كريم در هر بابى از ابواب براى اهل آن هدايتها و تذكرها دارد، و نيز، در هر بابى از ابواب براى هشدارها و انذارها دارد.
در اينجا براى اينكه راه فكر تا حدودى روشن شود، و به عبارتى، طريقه «فكر» در آيات قرآن معلوم گردد، با هم به فكر در مواردى از ابواب حقايق مىپردازيم، و فكر بالاتر و عميقتر، آنهم در همه ابواب را