مبانی نظری تزکیه

محمد شجاعی

جلد 1 -صفحه : 490/ 382
نمايش فراداده

سراغ وى آيد، و بالاخره، فضل او دست وى بگيرد و وى را دريابد.


  • گرچه وصالش نه بكوشش دهند هر قدر اى دل بتوانى بكوش

  • هر قدر اى دل بتوانى بكوش هر قدر اى دل بتوانى بكوش

(حافظ)

استعاذه، استغفار، و بازگشت به ذكر

با شرحى كه گذشت معلوم شد كه سالك بايد سعى كند در همه اوقات و در همه احوال باطناً در حال «ذكر» باشد.

به هر امرى و به هر كارى هم اشتغال داشته باشد، باطناً از «ذكر حضرت معبود» غافل نگردد، و از «غفلت» اجتناب كند.

در اين مقام بايد سعى جدى ومجاهدت پى‏گير داشته باشد، وسستى و مسامحه نكند، و الا موفقيت نخواهد داشت.

بايد به معنى توجه داشته باشد كه شيطان و نفس على الاتصال مى‏خواهند وى را به غفلت بكشانند.

از وقتى كه مجاهدت در اين امر را شروع مى‏كند،و تصميم مى‏گيرد هميشه در باطن خويش د رحال ذكر باشد، به لحاظ اينكه غفلت از خداى متعال مدتهاى طولانى در وجود وى ريشه دار گشته است، در ظاهر امر به بهانه‏هاى مختلف و بى‏شمار و در باطن امر به وسوسه شيطان و نفس به سوى «غفلت» كشيده خواهد شد.

لذا بايد تصميم بگيرد مراقب حال خود باشد، و هر وقت به هر بهانه‏اى به «غفلت» كشيده شد، فوراً متذكر شود، واستعاذه و استغفار كند، و به «ذكر» بر گردد.

استعاذه و استغفار در قلب كافى است، و اگر محذورى نباشد و به زبان هم بياورد، بهتر خواهد بود.

آيات 200 و 201 سوره اعراف به اين معنى اشاره، و به آن امر مى‏كند. در اين آيات مى‏فرمايد: