اين بيان در عين اينكه بسيار خلاصه است، با تعبيرات خاصى كه دارد، از حقايق بالايى خبر مىدهد، و پيامهاى راهگشايى براى سالكان دارد كه از شرح آنها صرف نظر مىكنيم، و تأمل در ابعاد آن را به عهده اهل آن مىگذاريم.
بنابراين، اولا شكر گزار باش كه چنين سفره انعام و فضل را گسترانيدهاند، و منت گذارده و ابواب رحمت به روى خطا كاران باز كردهاند. وثانياً از فرصتى كه هست بخوبى استفاده كرده استغفار كن، استغفارى كه استغفار باشد، و جذب رحمت و جلب نظر كند.
(دفتر چهارم مثنوى)
براساس امر دوم از امور و وظايف نه گانه، آداب محضر حق را در همه حركات و سكنات خويش مراعات مىكنى،ومراقب ادب حضور هستى. در محضر پروردگار، آداب ظاهريه وباطنيه را تا آنجا كه مىتوانى، حفظ مىكنى. توجه دارى كه او به ظاهر و باطن تو احاطه دارد، و در ظاهر وباطن تو حاضر است، و همه حركات و سكنات تو را، چه ظاهرى باشد و چه باطنى، زير نظر دارد. هميشه و در همه احوال خود را در محضر او مىبينى، و او را ناظر بر حركات خود، و بر ظاهر وباطن خود. مواظبت مىكنى چيزى از تو سر نزند كه موجب ناخشنودى او، موجب سخط او، و موجب دورى از او باشد. هميشه به ياد او هستى، و مراقب جانب او در حفظ ادب حضور.
مىدانى كه مواظبت بر آداب حضور ازضروريات در مقام عبوديت، و لازمه بندگى است.
تو ديگر اين اندازه فهميدهاى كه نمىشود دعوى بندگى كرد، و با اين وصف، در محضر پروردگار خود مراقب حركات و سكنات خود نبود. و نيز، نمىشود دعوى حب وطلب داشت، و با اين حال، جانب حضرت محبوب را ناديده گرفت.
و تو با عنايات ربوبى دانستهاى كه جهل و بى معرفتى، و غفلت و بى خبرى بايد بسيار شديد و وحشتناك باشد كه انسان از يك طرف دعوى عبوديت، و دعوى حب و طلب كند، و از طرف ديگر از حضرت معبود در كمال غفلت باشد، و ادب حضور را با كمال بى شرمى زير پا بگذارد، آن هم در حالى كه از زبان معبود خويش با صراحت بشنود كه او خود بر مراعات وظايف عبوديت و آداب حضور، در ظاهر و باطن، و در همه حركات و سكنات دستورها مىدهد، و تحذيرها و هشدارها دارد.
او خود گاهى مىفرمايد:
«ألم يعلم بأن الله يرى» [1] و گاهى مىفرمايد:
«والله يعلم ما تبدون و ما تكتمون» [2] و در جايى مىگويد:
«و الله يعلم ما تسرون و ما تعلنون» [3] و در جاى ديگر مىگويد:
«و ان تبدوا ما فى أنفسكم أو تخفوه يحاسبكم به الله» [4] و نيز مىفرمايد:
«يعلم خائنة الاعين و ما تخفى الصدور» [5] و بالاخره در جاهاى زيادى از قرآن كريم، و در هر جايى هم به لسان مخصوص، و توأم با اشارات و نكات خاصى كه براى اهل آن از يك سو دستورها در بر دارد، و از سوى ديگر تحذيرها وهشدارها.
براى تو روشن شده است كه جهل و غفلتى فضيحت بارتر از اين نمىشود كه انسان د رمحضر كسى يا كسانى مانند خود قرار بگيرد، و از اينكه در محضر يك يا چند نفر انسان مانند خود است غفلت نكند و مراقب حركات و افعال خود باشد، و حركتى نكند و كارى انجام ندهد كه منافات با آداب حضور در آن محضر داشته باشد، وليكن همين انسان با اينكه مىداند در محضر پروردگار
[1]. سوره علق، آيه 14. [2]. سوره نور،آيه 29.
[3]. سوره نحل، آيه 19.
[4]. سوره بقره، آيه 284.
[5]. سوره غافر، آيه 19.