مبانی نظری تزکیه

محمد شجاعی

جلد 1 -صفحه : 490/ 467
نمايش فراداده

سالك بايد گريه با اخلاص را در سلوك عبودى در هر حال و هر مقامى مغتنم بداند، مخصوصاً در اين مقام، يعنى در مقام استغفار. هر چه با سوز دل و احتراق باشد، قدر آن را بداند، و هر وقت چنين توفيقى دست داد، تضرع و دعا، و اصرار در استغفار را باچيز ديگر عوض نكند، و مراقب باشد دشمن فريب ندهد، و از راهى كه به روى وى بازشده است به لطايف الحيل باز ندارد. يعنى گريه و تضرع، و دعا و استغفار را قطع نكند، و حال خود را بهم نزند، و به بعد حواله ندهد، كه اين عنايتها به آسانى حاصل نگردد، و اين فرصتها هميشه به دست نيايد.

لازم است در اين حديث از امام صادق سلامالله عليه دقت كند كه مى‏فرمايد:

«اذا اقشعر جلدك ودمعت عيناك، فدونك دونك، فقد قصد قصدك». [1]

  • اشك مى‏بار و همى سوز از طلب همچو شمعى سر بريده جمله شب

  • همچو شمعى سر بريده جمله شب همچو شمعى سر بريده جمله شب

(دفتر پنجم مثنوى)

مقال ديگرى در سوز دل و گريه از سوز دل و گريه گفتيم، و به ظاهر سخن خود را به آخر برديم و گمان كرديم آنچه گفته شد كافى است. اما:

دل به فرياد آمد و گريه شكايت سر داد كه كم گفتى، وبسيار كم گفتى. نه از گفتنيهاى اسرار گفتى، و نه جز يك مورد از گفته‏هاى پيامبر و ائمه اطهار صلوات الله عليهم اجمعين. اسرار گريه گرچه زياد است و بسيارى هم ناگفتنى، وليكن گفتنيهايى هم دارد كه لااقل مى‏بايست به گوشه‏هايى از آنها اشاره مى‏شد، تا اهل اشارت را موجب تذكر و بصيرت، و اهل حجاب و غفلت را موجب تعجب و حيرت گردد. گفته‏هاى پيامبر و ائمه هم گرچه بسيار است و نمى‏شود همه را گفت، وليكن بعضى را مى‏شود گفت، و بايد گفت، تا دردمندان را مايه بشارت، و فريب خوردگان را مايه حسرت شود.

اين، اجمالى از فرياد دل، و حديث سر بسته‏اى از شكايت گريه بود كه

[1]. اصول كافى ط ج،ج‏2، ص 478.