(دفتر سوم مثنوى)
و خلاصه سخن اينكه:
(دفتر سوم مثنوى)
بنابراين، در مقام توبه بايد براى شكستن خود يا شكستن نفس، سختى و تلخى طاعت را بر خود هموار نمود و اين سختى و تلخى را بجان خريد پيداست كه سختى طاعت و تلخى آن در مراحل اوليّه سلوك خواهد بود، و اما در مراحل بعدى و در منازل عاليه به حكم غلبه حالات سنيه، طاعت ازحق براى خود حلاوتى ديگر خواهد داشت.
در اينجا به قسمتى ديگر ازبيان امام صادق صلوات الله عليه اشاره مىكنيم. در اول همان بيانى كه در مصباح الشريعة آورده و قبلا به قسمتى از آن اشاره نموديم، امام مىفرمايد: «طوبى لعبد جاهدلله نفسه و هواه، و من هزم جند نفسه و هواه ظفر برضا الله »يعنى «خوشا به حال بندهاى كه براى خدا و براى نيل به جوار او با نفس و هواهاى آن به جهاد برخيزد؛ و هر كس در اين جهاد بر جنود نفس و هواهاى نفسانى غالب آيد، به رضاى خداى متعال دست يافته است».
دقت و تعمق در اين گفتار را به عهده اهل آن مىگذاريم، مخصوصاً دقت در اين جمله را كه مىفرمايد:«و من هزم جند نفسه و هواه ظفر بر ضا الله». اين جمله با تعبيرات خاصى كه در آن بكار رفته است، براى صاحبان معرفت و اهل اشارت، حكايتها و اشارتها دارد. از جمله اينكه، حجاب بين رضوان حق و انسان، جز نفس و هواهاى آن نيست و اگر نفس و هوا در همه مظاهر شكسته شود، آن سوى آنها رضوان حق است و بس.
فاصلهاى بين انسان و حضرت مقصود، جز نفس و هوا در جلوههاى مختلف و متنوع، وجود ندارد، و اگر قدمى روى نفس و هوا گذاشته شود، قدم ديگر در جوار او خواهد بود.
(دفتر دوم مثنوى)
چه بهتر بعد از شرحى كه در اين مقام گذشت، به سر اين مسئله توجه داشته باشيم كه چرا در شهر الله المبارك انسانها به ضيافت الهى دعوت شدهاند و در ضيافت مقام ربوبى هستند.
وقتى انسان علاوه بر انجام دادن واجبات و ترك محرمات، از مباحات نيز اجتناب مىكند و براى نيل به جوار حق و رضوان او از آنها دورى مىجويد و به خواستههاى مجاز و مباح خود جواب رد مىدهد و قلب