مسأله حجاب

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 235/ 101
نمايش فراداده

از اينجا معلوم مى شود كه عارفان و نكته سنجان ما كه مى گويند : مراد هر كه برآرى مطيع نفس تو گشت خلاف نفس كه فرمان دهد چو يافت مراد

با روشن بينى و روشن ضميرى عارفانه خود به نكاتى برخورد كرده اند كه اين آقايان روانشناس روانكاو كه در عصر علوم , نامشان جهان را پر كرده متوجه نشده اند .

اما اينكه مى گويند : الانسان حريص على ما منع منه مطلب صحيحى است ولى نيازمند به توضيح است . انسان به چيزى حرص مى ورزد كه هم از آن ممنوع شود و هم به سوى آن تحريك شود , به اصطلاح تمناى چيزى را در وجود شخصى بيدار كنند و آنگاه او را ممنوع سازند . اما اگر امرى اصلا عرضه نشود يا كمتر عرضه شود , حرص و ولع هم نسبت بدان كمتر خواهد بود .

فرويد كه طرفدار سرسخت آزادى غريزه جنسى بود , خود متوجه شد كه خطا رفته است , لذا پيشنهاد كرد كه بايد آن را از راه خاص خودش به مسير ديگرى منحرف كرد و به مسائل علمى و هنرى نظير نقاشى و غيره منعطف ساخت و به اصطلاح طرفدار تصعيد شد . زيرا تجربه و آمار نشان داده بود كه با برداشتن قيود اجتماعى , بيماريها و عوارض روانى ناشى از غريزه جنسى بيشتر شده است . من نمى دانم آقاى فرويد كه طرفدار تصعيد است از چه راه آنرا پيشنهاد مى كند . آيا جز از طريق محدود كردن است ؟

در گذشته افراد بى خبر , به دانشجويان بيخبرتر از خود مى گفتند انحراف جنسى , يعنى هم جنس بازى , فقط در ميان