احاديث وارده اينست كه هر جا در قرآن كلمه حفظ فرج آمده است مقصود حفظ از زناء است جز در اين دو آيه كه به معناى حفظ از نظر است و مقصود وجوب ستر عورت است . چه اين تفسير را بگيريم يا حفظ فرج را به معنى مطلق پاكدامنى و عفاف بگيريم در هر حال شامل مسأله ستر عورت مى باشد .
در جاهليت بين اعراب ستر عورت معمول نبود و اسلام آن را واجب كرد . در دنياى متمدن كنونى نيز عده اى از غربيها كشف عورت را تأييد و تشويق مى كنند . دنيا دوباره از اين نظر به سوى همان وضع زمان جاهليت سوق داده مى شود .
راسل در يكى از كتابهايش به نام (( در تربيت )) يكى از چيزهائى كه از جمله (( اخلاق بى منطق )) و به اصطلاح (( اخلاق تابو )) مى شمارد , همين مسأله پوشانيدن عورت است . وى مى گويد چرا پدران و مادران اصرار مى ورزند كه عورت خود را از بچه بپوشانند ؟ اين اصرار , خود سبب تحريك حس كنجكاوى بچه ها مى گردد . اگر كوشش والدين براى كتمان عضو تناسلى نباشد , چنين كنجكاوى كاذبى وجود پيدا نخواهد كرد . بايد والدين عورت خود را به بچه ها نشان بدهند تا آنها هر چه كه وجود دارد از اول بشناسند .
بعد اضافه مى كند : لااقل گاهى اوقات - مثلا هفته اى يك بار - در صحرا يا حمام برهنه شوند و عورت خود را در معرض ديد بچه ها قرار دهند .
راسل مسأله مخفى كردن عورت را يك (( تابو )) مى داند . (( تابو )) از موضوعات بحث جامعه شناسى است و به تحريمهاى