و حق تعالى صمد حق است .
ز وحدانيت حق .
ح سبق بالحق .
ط مرتبه در لسان فريقين .
ى تميز محيط از محاط .
يا انسان را شأنيتى است كه تواند عاقل موجودات گردد .
يب طرق اقتناى معارف .
يج نفس ناطقه انسانى و شئون و اطوار وجوديه او .
يد نفس ناطقه انسانى را مقام فوق تجرد است .
يه معرفت نفس .
استاد خاطر نشان مى سازند , ضمن بيان مطالب ياد شده به ذكر آيات و روايات تبرك جسته و به كلمات اساطين فريقين تمسك نموده اند و نيز به طايفه اى از نكات ذوقيه و لطائف حكمية اشاراتى كرده اند .
شايان توجه است كه در يكى از شبهايى كه استاد به ترقيم رساله ياد شده مشغول بوده اند , براى ايشان واقعه اى خوش و شيرين رخ داده كه مشروح آن را از كتاب هزار و يك كلمه نقل مى كنيم .
(( كلمه 16 - در مبارك سحر ليله چهارشنبه 17 ربيع المولود 1402 هجرى قمرى مطابق 23 دى ماه 1360 هجرى شمسى , شب فرخنده ميلاد خاتم انبياء صلى الله عليه و آله و وصى او صادق آل محمد صلوات الله عليهم كه مصادف با شب شصتم از ارتحال حضرت استادم علامه طباطبايى , صاحب تفسير الميزان بود به ترقيم رساله انه الحق به عنوان يادنامه آن جناب اشتغال داشتم . ناگهان مثال مباركش با سيماى نورانى حاكى از سيماهم فى وجوههم من اثر السجود برايم متمثل شد . فتمثل لنا بشرا سويا , و با لهجه اى شيرين و دلنشين از طيب طويت و حسن سيرت و سريرتم بدين عبارت بشارتم داد[ : ( تو نيكو صورت و نيكو سيرت و نيكو سريرتى] ) . تا چند