مى بينم , خواب ديدن چيست ؟ تشنه مى شوم آب مى خواهم , تشنگى چيست ؟ آب چيست ؟ اكنون كه دارم مى نويسم به فكر فرو رفتم كه من كيستم ؟ اين كيست كه اينجا نشسته و مى نويسد ؟ نطفه بود و رشد كرد و بدين صورت درآمد . آن نطفه از كجا بود ؟ چرا به اين صورت درآمد ؟ صورتى حيرت آور در آن نطفه چه بود تا بدينجا رسيد ؟ درچه كارخانه اى صورتگرى شد و صورتگر چه كسى بود ؟ آيا موزونتر از اين اندام و صورت مى شد ؟ يا بهتر از اين و زيباتر از يان نمى شود ؟ اين نقشه از كيست ؟ و خود آن نقاش چيره دست كيست ؟ و چگونه بر آبى به نام نطفه اين چنين صورتگرى كرد , آن هم صورت و نقشه اى كه اگر بنا و ساختمان آن و غرفه ها و طبقات اتاقهاى آن و قوا و عمال وى و ساكنان در اتاقها و غرفه هايش و دستگاه گوارش و بينيش و طرح نقشه و پياده شدن آن و عروض احوال و اطوار و شؤون گوناگون آن شرح داده شود هزاران هزار و يكشب مى شود ولى آن افسانه اى ست و اين حقيقت] ) .
گفتنى است كه اين اثر نيز هنوز به طبع نرسيده است .
اين رساله كه هنوز تأليفش به اتمام نرسيده و ناتمام است , درباره[ ( تضاد ] ) كه هم در حكمت , اعم از حكمت مشاء و حكمت متعاليه و هم در عرفان , از آن بحث مى شود , سخن مى گويد .
حضرت استاد دام ظله در نكته 948 از هزار و يك نكته كه خود عصاره اى است از رساله مزبور چنين آورده است :
[ ( شيخ در فصل هفتم فن دوم طبيعيات شفا نقل كرده است : تضاد مبدأ فيض وجود است , و نيز در فصل ششم مقاله سوم الهيات شفا كه بحث