مردان علم در میدان عمل

نعمت الله حسینی

جلد 7 -صفحه : 362/ 320
نمايش فراداده

بدان حكومت من براى اقامه حدود خدا در ميان مردم است و اين به راهنمائى يك دانا و رهنما است (منظور على عليه السلام ) و من بر اساس شيوه و روش او عمل مى كنم ...(371)

هدف از نقل اين نامه مفصل نشان دادن روحيان خاص و شيوه مردمى سلمان است كه هرگز قدرت رياست او را از مسير تواضع و حق گرائى دور نكرد و قدرت براى او غرور نياورد و در ايامى كه امير بود فراموش نكرد كه عبد است ، منتهى عبد خدا.

سلمان حاكم مدائن باربرى مى كند

* يك روز در راهى مى رفت مردى را ديد كه از شام مى آيد و بار گران خرما و انجير بر دوش دارد و معلوم بود كه خسته شده بود با ديدن سلمان كه ظاهرى فقيرانه و ساده داشت او را صدا كرد تا در رساندن بار به قصد كمك كند و اجرتى بگيرد، سلمان بار را به دوش گرفت و همراه مرد شامى به راه افتاد مردم در بخورد با سلمان سلام مى كردند و به او امى خطاب مى كردند و عده اى به سرعت به سوى او مى آمدند كه بار را از او بگيرند، مرد غريب كه تازه فهميد بود كه اين عابر رهگذر امير مدائن است با وحشت و خجالت عذر خواهى كرد و خواست كه بار را بگيرد ولى سلمان قبول نكرد و گفت : بايد بار را تا قصد برسانم . (372)