پادشاهى پسر به اديبى داد و گفت : اين فرزند توست تربيتى چنان كن كه يكى از فرزندان خود، گفت : فرمان بردارم ، سالى بر او سعى و كوشش كرد به جائى نرسيد و فرزندان اديب در فضل و بلاغت مفتى شدند، ملك اديب را مواخذه كرد و فرمود: وعده را خلاف كردى ، اديب گفت : اى ملك تربيت يكسان است وليكن استعداد مختلف است . (76)