در قرآن مجيد تنها در يك مورد كلمه «تفسير» بكار رفته است كه بمعنى «شرح و تفصيل» است. «ولا يأتونك بمثل الا جئناك بالحق و احسن تفسيراً» [12] كلمه «سفر» و مشتقات آن در حدود يازده مورد در قرآن كريم بكار رفته است .
اما در احاديث: اعم از روايات عامه و اماميه كلمه «تفسير» يا مشتقات آن بسيار ديده مىشود مانند احاديث زير: از رسول اكرم (ص) روايت شده كه فرمودند:
من فسر القرآن برايه: ان اصاب لم يوجر و ان اخطا فليتبوا مقعده من النار. [13] كسى كه قرآن را به رأى خود تفسير كند اگر چه به واقع رسيده باشد ماجور نيست و اگر خطا كند جايگاه او از آتش آكنده خواهد شد.
از امام على (ع) روايت شده كه فرمودند:
اياك ان تفسر القرآن برايك حتى تفقهه عن العلماء. [14] از تفسير به رأى بر حذر باش تا آنگاه كه از دانشمندان و علما در آن بصيرت يابى.
و نيز در اين مورد ازامام صادق (ع) روايت شده كه فرمود:
و فسر القرآن برايه لم يوجز وان اخطا كان اثمه عليه.
اگر كسى قرآن را به رأى خود تفسير كند وحق را نيز بيان كند مأجور نيست و اگر خطا كند گناه آن بعهده خود اوست .
از اميرالمؤمنين (ع) نقل گرديده:
قال: قال رسول الله (ص) قال الله عزوجل: ما آمن بى من فسر برايه كلامى.
امام على فرمود: پيامبر (ص) فرمود: خداى بزرگ فرمود، كسى كه كلام مرا به نظر و رأى خود «تفسير» كند به من ايمان نياورده است. [15] على بن ابى طالب (ع):
ذكر جابر بن عبدالله و وصفه بالعلم، فقال له رجل: جعلت فداك تصف جابراً بالعلم و انت انت. فقال: انه كان يعرف تفسير قوله تعالى: «ان الذى فرض عليك القرآن لرادك الى معاد». [16] امام على (ع) جابر بن عبدالله را ياد نمود و او را به دانش وصف فرمود، مردى به آن حضرت عرض كرد: فدايت شوم آيا جابر را به دانش وصف مىفرماييد در حالى كه شما خود در دانش بىنظير هستيد؟ امام فرمود: بدرستى جابر روشن مىداند تفسير گفتار خدا را: «آنكس كه قرآن را بر تو واجب كرد تو را به مكه بر مىگرداند». [17]