مجموع جامعه باشد و سپاه اين نقش را مى تواند و بايد ايفا كند.
البـتـه مـن نـمـى خواهم منحصر كنم به سپاه ، اما همان طور كه عرض كردم بخش معظمى را سپاه تـشـكـيـل مـى دهـد. ايـن جـاسـت كـه مـا وقـتـى بـا ايـن ديـد بـه سـپـاه نـگـاه مـى كـنـيم ؛ نسبت به مـسائل فرهنگى در سپاه ، نسبت به روش عملى بچه هاى سپاه ، نسبت به آن روحيه هاى پاكبازى كه در سپاه معروف است و همه آن را شناخته اند، انسان حساسيت پيدا مى كند.^(76)
سپاه پاسداران انقلاب اسلامى يكى از اولين و اساسى ترين نهادهاى انقلابى اين جمهورى است . آن روزى كـه فـكـر سـپاه پاسداران انقلاب اسلامى شد همه شرايط جامعه و شرايط انقلاب و آيـنـده انـقـلاب بـر دست اندركاران لازم مى كرد كه سپاهى با اين خصوصيت به وجود بياورند؛ خصوصيت آمادگى و خُبْرَوِيَّت ^(77) رزمى ، خصوصيّت آميختگى به اخلاق انقلابى و اسـلامـى و داراى خاصيت رشد روزافزون طبيعى ؛ بحمداللّه اين زحمات به نتيجه رسيده و سپاه پـاسداران انقلاب اسلامى مانند گياهى كه در سرزمين مساعد و هواى مناسبى مى رويد و رشد مى كـنـد و تـا امـروز مـيوه هاى شيرين خود را به اعضاى اين جامعه اسلامى و اين امت قهرمان پرور و قهرمان ارائه كرده است .^(78)
مـن از سـپـاه راضـى هـسـتم و به هيچ وجه نظرم از شما برنمى گردد؛ اگر سپاه نبود كشور هم نـبـود؛ مـن سـپـاه پـاسـداران را بـسـيـار عـزيز و گرامى مى دارم ؛ چشم من به شماست ؛ شما هيچ سابقه اى جز سابقه اسلامى نداريد.^(79)
ما سپاه را با همان چشمى نگاه مى كنيم كه امام عزيزمان نگاه مى كرد؛ به عنوان بازوى قدرتمند نـظـام و بـه عـنوان گام استوار در مقابله با دشمنان انقلاب اسلامى . ما شما را به معناى حقيقى كلمه ، پاسدار انقلاب اسلامى مى دانيم .^(80) فلسفه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى همين مقاومتى است كه درخطانقلاب دارد.
... سـپـاه يـك نـيـروى نـظـامـى مـردمـى و انـقـلابـى اسـت كـه بـازوى انـقـلاب اسـلامـى نـيـزمـى باشد.^(81)
مـلّت مـا نـيـازمـنـد سـازمـانـى بـه نـام سـپـاه پـاسـداران انـقـلاب اسـلامـى اسـت ، بـه دليل همين نيازمندى بود كه اين سازمان از بطن مردم و متن انقلاب جوشيد. اگر اين نياز نبود اين سـازمـان بـه وجـود نـمى آمد يا نمى توانست بماند و جاى خود را باز نمى كرد و دشمن هم دقيقاً نـقـش فـعـّال و مـؤ ثـر ايـن سـازمـان را دانـسته است لذا با آن دشمنى مى كند.... سازمان اسلامى انقلابى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى اگر در ايران نمى بود يك خلاء خطرناكى بوجود مى آمـد و مـعـلوم نـبود كه تاكنون چه مى شد و چه پيش مى آمد و چه مشكلاتى در سر راه انقلاب به وجود مى آمد.^(82) يـك انـقـلاب بدون نيرويى مسلّح كه از بطن انقلاب جوشيده باشد نمى تواند به خودش اعتماد داشـتـه بـاشـد؛ اهـمـيـت سپاه بايد هميشه در ذهنها مرور شود؛ بايد براى استمرار و بقاى اهميّت سـپـاه تـلاش كرد اگر ما سپاه را كمتر از آنچه كه هست ارزيابى كنيم و يا به كيفيّت كم قانع شـويـم قـدر ايـن نـعـمـت را ندانسته ايم ! مساءله سپاه را از ديدگاه يك نياز طبيعى انقلاب بايد نگريست نه از ديد ارگانى در كنار ارگانهاى ديگر!^(83) مـن مـعـتـقـدم اگر ما امروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامى را نمى داشتيم بايد آن را به وجود مى