مبانی نظری تجربه دینی

علی شیروانی

نسخه متنی -صفحه : 291/ 23
نمايش فراداده

فصل دوم‏ عقلانى و غير عقلانى‏

عناصر عقلانى و غيرعقلانى دين‏

از ديدگاه اتو، اديان مركب از اجزاى عقلانى و غيرعقلانى‏اند.(1) محور و ركن اساسى همه اديان را حقيقت غايى و هستى نابى تشكيل مى‏دهد كه ديگرموجودات به گونه‏اى عميق با او ارتباطى وجودى دارند. در معرفى و شناسايى اين حقيقت، به ناچار مفاهيم اخلاقى و نظرى به كار گرفته مى‏شوند؛ اما دين در وجه خالص و پيراسته خود، وابسته و مبتنى بر آن‏ها نيست، بلكه اين عناصر عقلانى، همگى اشاره به واقعيتى دارند كه آن را تنها در واكنش احساسى اصيل، منحصر به فرد و غيرعقلانى مى‏توان دريافت.(2) اين احساس، هسته مركزى همه اديان و نوعى خاص و يگانه از تجربه است كه اتو آن را تجربه مينوى مى‏خواند. هدف اتو در كتاب مفهوم امر قدسى - بلكه در همه آثارش - تبيين هسته مركزى دين و بيان ارتباط آن با اجزاى عقلانى دين است.

عدم مخالفت اتو با عقل‏گرايى‏

برخى اتو را خردگريز و مخالف عقل دانسته‏اند. منشأ اين توهم، تأكيد اتو بر عناصر غيرعقلانى دين و اصولى دانستن آن‏ها است و اين كه مفاهيم اخلاقى و عقلانى، درباره خداوند در اديان، جنبه فرعى و ثانوى دارد؛ اما با تأمل در آثار اتو به وضوح مى‏توان به خطا بودن اين داورى پى برد.(3)

1.

ational and non ational.

2. Rudolf Otto. The Idea of the Holy p. 6.

3. Almond. Rudolf Otto pp. 26-7.