مبانی اندیشه اسلامی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 94/ 41
نمايش فراداده

فرزندانش درخواست مى كند، خداوند مى فرمايد:

((پيمان من (امامت ) به ستمكاران نمى رسد.)) بـنـابـرايـن ، اگـر كـسـى در دوره اى از زنـدگـيـش به ظلم و ستم آلوده شده باشد، شايستگى پـذيرش ميثاق خدايى ولياقت مقام امامت را ندارد. اكنون بايد ديداز نظرقرآن ظلم به چه معنايى آمده است .

مواردظلم از نظر قرآن

الف ـ شرك به خدا: جهان هستى را آفريدگارى دانا و تواناست ، همه عبادت ها، ستايش و نيايش ها از آن خداوند است . اگر كسى ، جز خدا را پرستش و ستايش كرد و از غير او نياز خواست از حق تجاوز كرده است و ظالم شمرده مى شود:

((اِنَّ الشِّركَلَظُلْمٌ عظيمٌ ))(80)

همانا شرك ، ظلم بزرگى است .

ب ـ تـجـاوز بـه حـقـوق ديـگـران : بـهـبـود روابـط اجـتماعى و پا گرفتن عدالت در جامعه ، در صورتى ميسر مى شود كه همه انسانها حدود و حقوق يكديگر را محترم شمرند. بنابراين ، اگر كـسـى از مـرز قانون و عدالت پاى فراتر نهاد و به حقوق و حدود ديگران تجاوز كرد ظالم و ستم پيشه است :

((اِنَّمـَا السَّبـيـلُ عـَلىَ الَّذيـنـَيَظْلِمُونَ النّاسَ وَ يَبْغُونَ فىِ الاَْرضِ بِغَيرِالْحقِّ اُولئكَ لَهُمْ عَذابٌ اَليمٌ)) (81)

راه تـعـرض بـر ضرر كسانى است كه بر مردم ستم مى ورزند و در زمين به ناحق سركشى مى كنند،براى آنان عذابى دردناك است .

ج ـ ظـلم بـه خـويـشـتـن : خـداونـد انـسـان را آفـريـده اسـت تـا بـه كمال برسد و براى رسيدن به اين مقصد قوانين و برنامه هايى را در اختيارش قرار داده است . بـنـابـرايـن آن كـس كـه از دسـتـورات و قـوانـيـن الهـى مـنـحـرف شـود خـود را از نيل به كمال محروم ساخته و بر خويشتن ستم ورزيده است :

((فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ))(82)

بعضى از مردم بر خويشتن ستم مى ورزند وبرخى معتدلند وگروهى در نيكى ها پيشتازند.

بـاتـوجـه بـه موارد ظلم از نظر قرآن مى توان گفت : كسانى كه در همه عمر گناه و معصيت مى كـنـنـد و نـيـزگروهى كه در ابتداى عمر گناه مى كنند ولى سرانجام توبه كرده و راه درست را پـيـشـه مـى كـنـنـد و هـمـچنين برخى كه در ابتدا گناهى از آنان سر نزده است ولى در اوخر عمر مـنـحرف مى شوند .همه به نوعى ظالم شمرده مى شوند و خداوند با ستمگران ، ميثاق امامت نمى بندد :

((لايَنالُ عَهْدى الظّالِمينَ)) امـا افـرادى كـه پـيـوسـته در اطاعت خدا بوده و هيچ غبار گناهى بر آيينه وجود پاكشان ننشسته است شايسته مقام والاى امامت هستند.

4ـ ويژگى ديگرى كه قرآن براى ((امام ))، بيان كرده آن است كه ((امام )) بايد از جانب خداوند تـعـيـيـن شود زيرا پس از آنكه ابراهيم (ع ) از همه امتحانات الهى سرفراز برآمد و شايستگى ويژه اش به اثبات رسيد خداوند فرمود:

((اِنّى جاعِلُكَ لِلنّاسِ اِماماً)) همانامن تو را امام مردم قرار دادم .

از آن روى كـه عـصـمـت و پيراسته بودن از همه گناهان ، امرى قلبى و باطنى است و مردم نمى تـوانند بدان پى ببرند و شخص ‍ پيراسته از گناه و معصوم را به امامت بر گزينند، خداوند كـه دانـاى آشـكـار و نـهـان اسـت ، خـود او را بـر مـى گـزيـند و به مقام امامت مردم تعيين مى كند. بنابراين ازنظر قرآن كريم ، جعل و ايجاد مقام امامت در اختيار مردم نهاده نشده است ، بلكه ميثاقى خدايى است و خود آن را ايجاد مى كند.

معرفى پاكان

دانـستيم كه از ديدگاه قرآن ، آن كسى شايسته مقام امامت است كه از همه گناهان پيراسته باشد و ديگر اينكه امام برگزيده خداست .