رَبُّكَ) درباره اهـل سـعادت آمده است و پاداش آنها را قطع نشدنى مى داند و اين نشان مى دهد كه جمله استثناييه فقط براى بيان قدرت بوده است .
(فَاسْتَقِمْ كَما اءُمَرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ)(هود، 112) پـس هـمـان گـونه كه فرمان يافتى استقامت كن ، همچنين كسانى كه با تو بسوى خدا آمده اند و طغيان نكنيد كه خداوند به آنچه انجام مى دهيد بيناست .
فـرمـانـى دشـوارتـر از ايـن آيـه بـر پـيـامـبـر خـدا نازل نشده است ، در روايتى آمده است :
وقـتـى آيـه (فـَاسـْتـَقـِمْ كـَمـا اءُمـِرْتَ وَمـَنْ تـابَ مـَعـَكَ) نازل شده حضرت فرمود:
(شَمِرّوا، شَمِرّوا يعنى آستينها را بالابزنيد، مهياى استقامت شويد) و ديگر كسى او را خندان نديد. (157) علاّمه طباطبايى (ره ) در مورد اين آيه مى گويد:
(لحن شديدى كه در اين است بر كسى پوشيده نيست ، كه هيچ اثرى از آثار رحمت و نشانه لطف و مهر (در آن ) وجود ندارد.) (158)
در اين آيه چهار دستور مهم وجود دارد الف ـ استقامت .
ب ـ داشتن انگيزه الهى در استقامت .
ج ـ پيروان را به استقامت واداشتن .
د ـ رهبرى مبارزه در مسير حق و عدالت و جلوگيرى از هر گونه تجاوز و طغيان .
امـروز نـيز مسؤ وليت مهم ما مسلمانان ، بخصوص رهبران اسلامى در اين چهار دستور خلاصه مى شـود، بـدون بـه كـار بـسـتـن ايـن اصـول ، پـيـروزى بـر خيل دشمنانى كه از هرسو ما را احاطه كرده اند، ممكن نيست .
نتيجه اتكا به ستمكاران (وَ لا تـَرْكـَنـُوا إِلىَ الَّذيـنَ ظـَلَمـُوا فـَتـَمـَسَّكـُمُ النـّارُ وَ مـا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ مِنْ اءَوْلِياءِ ثُمَّ لا تَنْصُرُونَ)(هود، 113).
و تـكـيـه بـر ظـالمـان نـكـنـيـد كـه مـوجـب مـى شـود آتـش ، شـمـا را فـرا گـيـرد و در آن حال ، جز خدا هيچ ولى و سرپرستى نخواهيد داشت و يارى نمى شويد.
ايـن آيـه ، يـكـى از مـهـمـتـريـن اصـول بـرنـامه هاى اجتماعى ، سياسى ، اقتصادى و نظامى اسلام را بيان مى كند، و آن (تكيه نـكـردن بـر ظالمان ) است . بنابراين ، مسلمانان وظيفه دارند، ابتدا در ستمگرى ظالمان شركت نـجـويـنـد. سـپـس در آنـچـه مـايـه ضـعـف و نـاتـوانـى جـامـعـه اسـلامـى است و سبب از دست رفتن استقلال و خود كفايى مى شود، به آنان تكيه نداشته باشند.
الف ـ تـكيه بر ظالمان ، موجب تقويت آنهاست و تقويت آنان باعث گسترش دامنه ظلم و تباهى در جامعه هاست .
ب ـ اتـكـا بـه ستمگران در فرهنگ جامعه ، اثر گذارده ، زشتى ظلم و گناه را از ميان مى برد و مردم را به ستم كردن تشويق مى نمايد.
ج ـ جـامـعـه پـيـشـرو، جـامعه اى است كه روى پاى خود بايستد و ارتباطش با ديگران براساس مـنـافـع مـتـقـابل باشد، نه بر اساس اتكاى يك ضعيف بر قوى ، اين وابستگى از هر نظر كه باشد نتيجه اى جزاسارت و استثمار در پى نخواهد داشت .
يـاد آور مـى شـويـم كـه دسـتـور آيـه ، مـخـصـوص روابـط جـامـعـه هـا نـيـسـت ، بـلكـه شامل رابطه