دكتر ارنست برنت و همكارانش از انستيتو تكنولوژي ماساچوستآمريكا برآورد كردهاندكه هزينههاي مربوط به بيماري افسردگي درآمريكا سالانه بالغ بر 44ميليارد دلار يعني تقريبا برابر هزينههايبيماريهاي عروقي است و اين بدان معنا است كه هر آمريكايي سالانه6هزاردلار بابت بيماري افسردگي پرداخت ميكند.
اين مجله ميافزايد:
هزينههاي مربوط به درمان بيماري افسردگي به 12 ميلياردو400ميليون دلار بالغ ميشود و خودكشي مبتلايان به افسردگي7ميليارد و500ميليون دلار به اين رقم ميافزايد كه خسارت ناشي ازدست رفتن نيروي انساني در آن به حساب نيامده است.
اكونوميست مينويسد:
در اين ميان،بازار داروهاي ضد افسردگي بسيار گرم است.طبقبرآورد انستيتو تكنولوژي ماساچوست ارزش بازار جهاني اين داروهابالغ بر 7ميليارد دلار است كه انتظار ميرود در پنج سال آينده 50%رشدداشته باشد!
مشهورترين داروي درمان بيماري افسردگي كه امروزه به ويژه درآمريكا رواج دارد «پروژاك»است كه شركت سازندة آن «الي ليلي»سالانه2ميليارد و600ميليون دلار به جيب سهامداران خود سرازير ميكند.» در مجله دانستنيها ،5/7/62 آمده است كه:
آمريكاييها هرشب بالغ بر سي ميليون قرص خواب آور مصرفميكنند،كه اگر طي يك سال اين تعداد قرص را روي هم انباشته كنيمحدود 600000كيلوگرم وزن خواهد داشت.
واين 600تن قرص براي به خواب بردن تمام مردم جهان به مدتهشت شبانه روز كافي ميباشد.!
«الوين تافلر،نويسنده ونظريه ردازِ معروف امريكايي:
در سراسر كشورهاي مرفه فرياد عجز و لابههاي آشنا به گوشميرسد.ميزان خودكشي نواجوانان رو به افزايش است.الكليسم بيدادميكند.افسردگي رواني همه گير شده است،بربريت و جنايت مُد روزگرديده است!
در ايالات متحده اتاقهاي اورژانس بيمارستانها مملوّ از معتادان بهماري جُوانا و ديوانههاي سرعت و دستههاي اراذل واوباش و معتادانبه كوكائين و هرويين و بالاخره افرادي كه گرفتار بحران شديد عصبيشدهاند.
مددكاري اجتماعي و بهداشت رواني در همه جا به سرعت رو بهگسترش گذاشته است،در واشنگتن يك كميسيون بهداشت روانيوابسته به دفتر رياست جمهوري اعلام ميدارد كه به طور كاملشهروندان ايالات متحده از نوعي فشار عصبي رنج ميبرند.وروانشناسي از مؤسسه ملي بهداشت رواني ادعا ميكند كه تقريبا هيچخانوادهاي بدون نوعي ناهنجاري رواني وجود ندارد و اعلام ميكندروان پريشي ،جامعة آمريكا را كه آشفته و پريشان و متفرق ونگران آيندهاست،فرا گرفته است!» تافلر ميافزايد:زندگي روزمره واقعاً به طرز افتضاحآميزي كيفيتخود را از دست داده است و اعصاب همه خورد وداغان است،دستبه يقه شدن وتيراندازي در مترو يا صفهاي بنزين نشانگر اين واقعيتاست كه كنترل اعصاب از دست افراد خارج شده است،ميليونها نفر ازمردم به آخرين حد از ظرفيتشان رسيدهاند.
«در شيكاگو مسن ترها بعد از تاريك شدن هوا از قدم زدن درخيابانها وحشت