بـا تـاءمـّل در كـتاب هاى فقهى حضرت امام (ره) مى توان جلوه هاى فقاهت ايشان را مشاهده كـرد و بـه شـيـوه بـديـع و سبك جالب و نوين او در تدوين ، تاءليف و طرح مباحث فقهى پـى بـرد. در ايـن آثـار، فـروع گـوناگون هر موضوعى تا حد امكان ، مطرح شده است . مـبـاحث مبتكرانه ، دسته بندى شده و به صورت منظم ارائه شده است ؛ نه موجز و مختصر اسـت كـه مخلّ به معنا باشد و نه با اطناب و طولانى است كه مايه زدگى و خستگى شود. نـگـارش سـليـس و روان دارد. هـر عنوانى به طور جداگانه مورد بحث قرار گرفته و از طرح برخى عناوين در ضمن برخى ديگر پرهيز شده است .
اهـتـمـام بـه نـقـل اقـوال و آراى فـقـهـا، فـهـم كـلمـات و عبارات ، نقد و بررسى دقيق آن ، پرورش اذهان در مـبـانـى آن اقـوال ، بـهـره گـيـرى از آن ها براى استظهار حكم الهى و فتوا، ذوق سليم و عـرفـى ، واقـع نـگـرى و سـعـى در پـاسـخـگـويـى مـسـائل نـويـن و مـسـتـحـدثـه و... از جـلوه هـاى فـقـهـى امـام (ره) است كه بخوبى در آثار باقيمانده ايشان مشخص است .
گـذشـتـه از آثـار فـقـهى امام (ره) ، فتاوايى كه بعد از پيروزى انقلاب از ايشان صادر شـده ، ترسيم جلوه هاى نوينى از فقاهت امام (ره) و نمايانگر اين حقيقت است كه وى در مقام اسـتـنـبـاط احـكـام الهـى ازمـنابع ، شخصيت فقهى ممتازى دارد و براساس آن فروع تازه و مـسـتـحـدثـه را از اصـول و منابع استخراج كرده ، قوانين كلى را بر مصاديق خارجى آن ها منطبق مى ساخت .
امـام خـمـيـنـى (ره) ذخـيـره اى الهـى بـراى تبيين صحيح مكتب ، مرزبانى شريعت ، دفاع از عـدالت و سـتـم سـتـيزى و احياى تفكّر دينى بود كه خداوند بزرگ به عصر حاضر عطا كـرد. او بـا آرمـان هـاى والا و مـقدس نظير آزادى جهان اسلام ، عزّت بخشيدن به مسلمانان ، حـفـظ بـزرگوارى ملّت ، زمين زدنِ دشمنان اسلام و مسلمانان ، قطع دست اجانب و خدمتگزارى به ملت و علماى اعلام و حوزه هاى علميه و روحانيت ، پابه ميدان جهاد و مبارزه گذاشت .
او فـقـيـهـى نـسـتوه و خدمتگزارى صديق و پاكباخته در مرزبانى از شريعت ، و حفظ دين و ديـنـداران از انـحـراف و تـحـريـف و هـجـوم بيگانگان بود، چنان كه در روايات اسلامى از فقيهان به عنوان مرزبانان و دژهاى مستحكم دين ستايش شده است .
امام صادق (ع) فرمود:
(عـُلَمـاءُ شـيـعـَتـِنـا مـُرابـِطـُونَ بِالثَّغْرِ الَّذى يَلى اِبْليسُ وَ عَفاريِتُهُ، يَمْنَعُونَهُمْ عَنِ الْخـُرُوجِ عـَلى ضـُعـَفـاءِ شـيـعـَتـِنـا، وَ عـَنْ اَنْ يـَتـَسـَلَّطَ عـَلَيـْهـِمِ اِبـْليـسُ وَ شيعَتُهُ...)(61) عـلمـاى شـيـعـيـان مـا، نـگـهبانان و مرزداران نقاطى هستند كه شيطان و يارانش از آن ، قصد يورش دارند. آنان از حمله ورى و تسلّط شيطان و پيروانش بر شيعيان ضعيف ما جلوگيرى مى كنند.
امـام كـاظـم (ع) نـيـز در يـكـى از سـخنان گهربار خويش از فقيهان مؤ من به عنوان دژهاى اسلام ياد كرده ، نقش آنها را در حفظ دين همچون نقش حصار براى شهر مى داند.(62) حـضـرت امام (ره) از جمله آن دژهاى مستحكم براى اسلام و امّت اسلامى بود. او آمده بود تا بـه امـت اسـلامـى ، حـوزه هـاى اسـلامـى ، حـوزه هاى علميه و روحانيت خدمت كند، چنان كه خود بارها تاءكيد مى كرد:
من از بيرون آمده ام كه خدمت به شما بكنم . من خادم شما هستم . من خادمِ ملّتِ شما هستم . من آمده ام كـه بـزرگـوارى شـما را حفظ كنم . من آمده ام كه دشمن هاى شما را زمين بزنم . من آمده ام كه ملّت را يك ملّت مستقل كنم ... و دست اجانب را از مملكت كوتاه كنم .(63) مـن آمـده ام در ايـنـجا تا خدمتگزارى خود را به شما عرض كنم ؛ تا حيات دارم خدمتگزار همه هـسـتـم .
خـدمـتـگـزار مـلّت هـاى اسـلامـى ، خـدمـتگزار ملّت بزرگ ايران ، خدمتگزار قشرهاى دانشگاهى ، دانش آموز و روحانى .(64) من خدمتگزار همه هستم . خدمتگزار روحانيت هستم .(65)