شخصیت و دیدگاه های فقهی امام خمینی (ره)

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 145/ 25
نمايش فراداده

1 ـ آگـاهـى بـه فـنون عربيّت و ادبيات عرب به مقدارى كه در فهم كتاب و سنّت بدان احتياج هست .

2 ـ اُنس به محاورات عرفى و فهم موضوعات عرفى و خارجى ، از آنچه در كتاب و سنّت بـر طـبـق مـحـاورات عـرفـى مـشـى شده است و پرهيز از خلط بين دقت هاى فلسفى و معانى عرفى كه چه بسيار از طلاّب و روندگان راه اجتهاد، در اين مورد دچار اشتباه مى شوند.

3 ـ آگـاهـى بـه مـنـطـق ، بـه مـقـدار تـشـخـيـص قـيـاس هـا و حـدود و... امـا تـفـاصيل قواعد و دقت هايى كه در عرف و محاوره به كار نمى رود، مورد نياز پويندگان استنباط نخواهد بود.

4 ـ عـلم بـه مـهـمـّات عـلم اصـول فـقـه بـه مـقـدارى كـه در فـهـم احـكـام شـرعـى دخيل است ، بدون افراط و تفريط.

5 ـ عـلم رجال ، به مقدارى كه در تشخيص روايات نياز است ، گرچه با مراجعه به كتاب هايى كه براى اين كار آماده شده است .

6 ـ شـنـاخـت كـتـاب و سـنـّت و فـحـص در مـعـانـى لغـوى آن هـا و قـرايـن حـال نـزول و صـدور بـه قـدر امـكـان ، رجـوع بـه شـاءن نـزول آيـات و كـيفيت استدلال ائمه (ع) به آيات و مهمّ در اين باب ، اُنس به اخبار و كيفيت محاورات ائمّه است .

7 ـ تـكـرار تـفـريـع فـرع بـه اصـل (بـه كـار بـردن اصـول در عـرصـه فـقـه و ارجـاع فـرع بـه اصـل) تـا قـوه اجـتـهـاد حاصل شود.

8 ـ جـسـتجوى كامل از كلمات قوم و روش قدما، در فتوا و رجوع به متون ، بويژه كتب شيخ طوسى (ره) و شيخ صدوق (ره) .

9 ـ جستجو در فتاواى عامّه ، بويژه در تعارض اخبار.(92)

روش و ويژگى هاى فقهى امام (ره)

امـام خـمـينى (ره) در استنباط و استخراج احكام شرعى داراى شيوه خاصى است كه با شيوه فـقـهـى مـشـايخ معظّم و سلف صالح ، همگون و همسو مى باشد. اين روش ، اگر چه روش جـديـدى نـيـسـت و بـا روش فـقـهـاى گـذشـتـه فـرق نـدارد، ولى در عـيـنـِ حال از امتيازات ويژه اى برخوردار است كه آن را از ديگران متمايز مى سازد.

(پـافـشـارى و تـاءكـيـد بـر فـقـه سـنـتـى و اجـتـهـاد جـواهـرى) در مـقـام گـفـتـار و عـمـل ، (توجه به نقش ‍ عنصر حكومت) در جهت گيرى هاى فقهى و اجتهادى و نيز (توجه بـه نـقـش زمـان و مـكـان در چـگـونـگـى اسـتـنـبـاط) و امـور ديـگـرى از ايـن قـبـيـل از مـهـم تـريـن ويژگى هاى روش فقهى امام (ره) محسوب مى شود كه در اينجا به بررسى آن ها مى پردازيم .

تاءكيد بر فقه سنّتى

حـضـرت امـام (ره) شـيـوه سـلف صـالح را در اسـتـنـبـاط، بـه عـنـوان يـك اصل مسلّم در برخورد با حوادث واقعه و رويدادهاى گوناگون فردى ، اجتماعى ، سياسى ، اقـتـصـادى و... پـذيـرفـتـه بـود و بر آن تاءكيد مى ورزيد. ايشان ، مراد خود را از اين شيوه با تعبيرهايى همچون (فقه سنّتى) ، (فقه جواهرى) ، (اجتهاد صاحب جواهرى) و مانند آن بيان مى كرد.

مفهوم فقه سنّتى

منظور امام راحل (ره) از (فقه سنّتى) ، فقهى است كه بر پايه سنّت و روش موروث از فـقـهـاى عظام و رؤ ساى مذهب شيعه اثنى عشرى استوار است ، چنان كه مرحوم علاّمه حلّى ، همين مطلوب را در كتاب (تذكره) به اين عبارت فرموده است :

صـحـيـح تـريـن روش و مـطـمـئن تـريـن آن هـا از حـيـث دليل و برهان و نيز راست ترين و روشن ترين بيان ها... روش و بيان اماميه است ؛ يعنى كـسـانـى كـه ديـن خـويـش را از وحى الهى و مصدر علم ربّانى گرفته اند، نه از راءى و قياس يا اجتهاد مردمان .(93) در بـيـنـش امام راحل (ره) همان روشى كه فقهاى بزرگ گذشته در مقام استنباط از قرآن و سـنـّت رسـول الله (ص) و امامان معصوم (ع) داشتند. علاوه بر سنّتى بودن ، پويا نيز هست ؛ سنّتى است ، يعنى داراى شيوه و مِتُدى است كه (اجتهاد) بر طبق آن انجام مى گيرد و اين شيوه ، قرن ها معمول بوده و كارآيى خود را نشان