خداوند به نبى اكرم (ص) واگذار شده) ، تعبير كـرده ، زمـانـى آن را (شـعـبـه اى از ولايـت مـطـلقـه رسـول الله (ص) دانـسـتـه اسـت و در جـاى ديـگـر ولايت مطلقه را (ولايت مطلقه الهى و حكومت الهى) خوانده است .
(ولايـت) در نـظـر حـضرت امام (ره) به معناى سرپرستى ، حكومت ، اداره كشور و اجراى قـوانـيـن شـرع مـقـدّس اسـت و (ولايـت فـقـيـه) ، حـكومت و اداره جامعه به وسيله فقيه عالم عادل مى باشد.
(ولايـت مـطـلقـه) نـيـز به اين معناست كه اختيارات حكومتى فقيه در اداره كشور، مقيّد به چـارچـوب احـكـام فـرعـى الهـى نـيـسـت و عـيـن هـمـان ولايـتـى كـه رسول اكرم (ص) و ائمه اطهار(ع) در امر اداره جامعه داشتند براى فقيه نيز ثابت است . از اين رو، همان اختيارات در تدارك و بسيجِ سپاهيان ، تعيين واليان و استانداران ، گرفتن مـاليـات و مـصـرف آن در مـصـالح مـسـلمـانـان بـراى حـكـومـت فـقـيـه عـالمـِ عادل نيز قرار داده شده است .(193)
مـسـاءله ولايـت از مـهـم تـريـن مـسـائل اسـلامـى اسـت ؛ چـه ايـنـكـه اسـتـمـرار رهـبـرى رسـول اكـرم (ص) جـز بـا ولايـت مـعـصـوم (ع) و سـپـس ولايـت فـقـيـه عـادل جـامع الشرايط ممكن نيست . از قرآن كريم و روايات استفاده مى شود كه ولايت از اهمّ احـكـام الهى است و بر جميع احكام فرعى الهى مقدّم است . خداوند تعالى در آيه 67 سوره مـائده كـه در روز هـيـجـدهـم ذى حـجـة الحـرام و در پـايـان آخـريـن سـفـر حـج رسـول خـدا(ص)، زيـر آفـتـاب داغ در بـين راه مكه و مدينه (منطقه غدير خم) و در حضور حـدود يـكـصـد هـزار مـخـاطـب بـر پـيـامـبـر اكـرم (ص) نازل گرديد، مى فرمايد:
(يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ...) اى پـيـامـبـر! آنـچـه از سـوى پـروردگـارت بـر تـو نازل شده است به مردم برسان . اگر چنين نكنى امر رسالت او را ادا نكرده اى .
و پس از ابلاغ اين فرمان مهم مى فرمايد:
(... اَلْيـَوْمَ اَكـْمـَلْتُ لَكـُمْ ديـنـَكـُمْ وَ اَتـْمـَمـْتُ عـَلَيـْكـُمْ نـِعـْمـَتـى وَ رَضـيـتُ لَكـُمُ الاِْسـْلامـَ ديناً...)(194) امـروز ديـن شـمـا را بـه كـمـال رسـانيدم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان آيين شما پذيرفتم .
آيـه مـزبـور اهـميت فوق العاده ولايت را بيان مى كند و اعلام مى دارد كه بدون تعيين حاكم اسـلامـى دين ناتمام است و مورد رضاى خدا نيست . در روايات نيز تعبيرهاى گوناگونى در بيان اهميت ولايت آمده است كه به چند نمونه زير بسنده مى كنيم :
1 ـ در حديثى از امام باقر(ع) نقل شده كه اسلام بر پنج پايه (نماز، زكات ، حج ، روزه و ولايت) استوار است . زراره پرسيد: كدام مهمتر است ؟ حضرت فرمود:
(اَلْوَلايَةُ اَفْضَلُ، لاَِنَّها مِفْتاحُهُنَّ، وَالْوالى هُوَ الدَّليلُ عَلَيْهِنَّ...)(195) ولايـت از هـمـه بـرتـر اسـت ؛ زيـرا ولايـت ، كـليـد آن هـاسـت و والى (حـاكـم) دليل و راهنماى آن امور است .