سیاست خارجی ایران قبل و بعد از انقلاب

محسن پورقلی؛ تهیه کننده: مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 74/ 27
نمايش فراداده

رونـد روابـط ايـران و آمـريـكـا در طـىّ ايـن سـالهـا، گـرچـه در مـاهـيـت ثـابـت بـود، امـّا در عـمـل ، نوساناتى را پشت سر نهاد. اين فراز و نشيبها بطور منظم از دست به دست شدن قدرت در دسـت جـمـهـورى خـواهـان و دمـوكراتها ناشى مى شد.(171) اين مقوله به نوبه خود بيانگر شدّت وابستگى سياست خارجى ايران به واشنگتن بود.

رژيـم پـهـلوى در دوره زمـامدارى كندى ـ 1961 ميلادى ـ تحت فشار قرار گرفت و آمريكا براى جـلوگـيـرى از سـرنـگـونى قريب الوقوعى كه براى رژيم شاه پيش بينى شده بود، برنامه سيستماتيك به اصطلاح (اصلاحاتى)  را به مرحله اجرا گذاشت .(172)

بـا انـتقال قدرت به (جانسون)  ـ 1963 م / 1342 ش ـ روابط ايران و آمريكا رونقى دوباره يافت . شاه براى جلب نظر جانسون ، از سياستهاى آمريكا در جنگ ويتنام ـ كه مورد نفرت افكار عـمـومـى جـهـانـيـان بـود حـمـايـت كـرد. جـنـگ ويـتـنـام مـشـغـله عـمـده اى بـود كـه در طـول پـنـج سـال زمـامـدارى وى فـرصـتـى بـراى نـظـارت بـر اعـمـال شـاه بـه كـاخ سـفـيد نداد.

از اين جهت ، شاه فرصتى به دست آورد تا گامهاى اوّليه را بـراى تـبـديـل كـردن ايران به عنوان بزرگترين قدرت منطقه بردارد. در تعقيب چنين سياستى بـود كـه سـيـل سـاز و بـرگ نظامى آمريكائى به ايران سرازير شد، بطورى كه در فاصله سـالهـاى 46 ـ 1343 شـمسى ، مجموع خريدهاى تسليحاتى ايران از آمريكا به سيصد ميليون دلار بالغ گرديد.(173) بـا روى كار آمدن نيكسون در سال 1968 م ، روابط ايران و آمريكا بطور بى سابقه اى رونق پـيـدا كـرد و رونـد خـريـدهـاى تـسـليـحـاتـى شـاه از آمـريـكـا بـه شـدّت افـزايـش پـيـدا كرد.(174) ايران در اين دوره به عنوان متّحد ممتاز آمريكا و به عنوان ابرقدرت منطقه ، به نيابت از آمريكا و در غياب بريتانيا نقش پاسدارى از منافع جهان غرب را بر عهده گرفت .

بـه هـنـگـام روى كـار آمـدن جيمى كارتر در آبان 1355 ش / نوامبر 1976 م رژيم پهلوى تحت فـشـار قـرار گـرفـت تا ضمن تطبيق دادن شيوه حكومتى خود با ارزشهاى دموكراتيك مورد نظر آمـريـكـا، تقاضاهاى خريد اسلحه را كاهش ‍ دهد. تحديد صدور اسلحه به ايران در دوره كارتر بـراى صـاحـبان صنايع نظامى آمريكا خوشايند نبود.

زيرا منافع اقتصادى حاصله از صادرات اسـلحـه بـه ايـران ، بـه انـدازه اى هـنـگـفـت بـود كـه بـراى آنـان قـابل چشم پوشى نبود و كمپانيهاى فروشنده سلاح آمريكايى با هم وارد رقابت سختى شده و بـراى بـه دست آوردن سفارشهاى تازه ، به فعاليتهاى پنهانى و برقرارى تماس مستقيم با مقامات ايرانى و نيز پرداخت رشوه مبادرت مى ورزيدند.(175)

در طـول 25 سـال روابـط ايـران و آمـريكا، يعنى بين سالهاى 1332 تا 1357، رژيم پهلوى يكى از بزرگترين وارد كنندگان كالاهاى آمريكا، مشترى عمده ساز و برگ نظامى و تأ مين كننده بـخـش قـابل توجهى از نيازهاى نفتىِ اين كشور بود.(176) شاه براى بقأ حكومتش به آمـريـكـا وابـسـته بود و در طول 25 سال به عنوان بخش عمده فرمانروايى خود بر ايران به سلطه استعمارى و خفت آور آمريكاييان بر كشورش تن در داد.

ب ـ اتـحـاد جـمـاهـيـر شـوروى (سـابـق)

روابـط ايـران و شـوروى از سال 1342 تا 1357 دوره نسبتاً باثباتى را طى و بطور چشمگيرى بهبود پيدا كرد. تحوّلات بـيـن المـللى و گذر روابط شرق و غرب از (جنگ سرد) به مرحله (تنش زدايى)  در ثبات و بهبودى روابط ايران و شوروى مؤ ثر بود.(177) رژيـم پـهـلوى مـى كـوشـيـد روابـط خـود را بـا هـمـسـايـه شـمالى ، در حوزه همكاريهاى فنى ، بازرگانى و ترانزيتى محدود كرده و از نفوذ سياسى و ايدئولوژيكى آن در كشور جلوگيرى كند.(178)

محورهاى عمده سياست خارجى روسها نسبت به ايران عبارت بود از:

جداسازى رژيـم شاه از غرب ، قطع رابطه ايران با شركتهاى نفتى غرب و بالاخره ، همكاريهاى فنّى و اقتصادى .(179)

نـزديـكى ايران به آمريكا سبب نگرانى روسها مى شد. به عنوان نمونه در پى مشاركت ايران در مـانـور مـشـتـرك بـا آمـريـكـا تـحـت عـنـوان (مـانـور دلاور) در سال 1343 ه‍ . ش و يا عضويت ايران در سازمان عمران منطقه اى (آر . سى . دى) (180) سـبـب واكـنـش مـنفى شوروى گرديد.