كنيد و از بيت المال مسلمين ساليانه 200 جامه به آنان بدهيد.
سلمان به اين جهت شايسته اين اكرام از جانب ماست كه بر بيشتر مؤ منين برترى دارد و اشتياق بهشت به قدوم سلمان ، بيش از شوق سلمان به بهشت است . او مورد اطمينان من و خيرخواه مسلمين است . سلمان از خاندان ماست . كسى با اين فرمان نبايد مخالفت كند. تا وقتى كه مسلمانند از نيكى و مراقبتشان كوتاهى نكنيد. لعنت خدا بر كسى كه با اين عهدنامه مخالفت كند. احترام سلمان احترام من است و آزار او آزار من .
و من در قيامت دشمن كسى هستم كه سلمان را آزرده باشد و جهنم جايگاه اوست . والسلام . (27) از على (ع ) درباره سلمان پرسيدند. حضرت پاسخ داد: سلمان كسى است كه از سرشت وطينت و روح ما آفريده شده و خداوند او را به آغاز و انجام و آشكار و نهان علوم ، مخصوص ساخته است .
آنگاه حضرت اين واقعه را نقل مى كند كه : من و سلمان در حضور پيامبر بوديم مردى باديه نشين وارد شد و سلمان را كنار زد و در جاى او نشست . پيامبر كه از اين برخورد، بشدت رنجيد، به آن مرد گفت :
اى مرد! آيا كسى را كنار مى زنى كه خداوند در آسمان و پيامبر خدا در زمين دوستش مى دارد؟ كسى كه جبرئيل از سوى خداوند ماءمورم مى كرده كه سلامش دهم . سلمان از من است ، هر كس به او جفا و آزار كند مرا آزرده است . هر كه او را دور كند مرا دور كرده ، هر كه او را نزديك سازد، مرا نزديك ساخته است . اى اعرابى !
درباره سلمان خطانكن ، همانا پروردگار ماءمورم ساخته كه به او علم بلايا و منايا (پيشگوئى از آينده و مقدرات مردم ) و تعبير خواب و نسب شناسى بياموزم . آن مرد گفت : يا رسول الله ، فكر نمى كردم كه سلمان بدين پايه باشد كه فرمودى . مگر نه اينكه يك مجوسى بود و مسلمان شد؟
حضرت فرمود: من از سوى خدا سخن مى گويم و تو با من گفتگو مى كنى ؟ سلمان مجوسى نبود، گرچه ظاهرش داراى يك شرك بود ولى ايمان باطنى داشت .
آنگاه ، حضرت با تلاوت آياتى كه مضمونش تسليم و پذيرش در برابر رسولخدا است ، فرمود: اى اعرابى ! آنچه را گفتم ، بگير و درياب و از سپاسگزاران باش و انكار مكن كه از معذبين گردى .
سخن پيامبر را بپذير، تا از ايمنان باشى . (28) در اهميت مقام سلمان نزد پيامبر، همين بس كه شبها، پيامبر براى سلمان درس خصوصى داشت . (29) پيامبر فرمود: پروردگارم مرا خبر داده كه چهار نفر از اصحابم را دوست دارد و مرا هم به محبت آنان فرمان داده است . گفتند: يا رسول الله آنها چه كسانى هستند؟ هر كدام از ما دوست داريم كه از آنان باشيم :
فرمود: على (ع ) از آنهاست .
و...سكوت كرد. دوباره و سه باره ، پس از سكوت ، فرمود: آگاه باشيد كه : على از آنان است . و بقيه ؛ ابوذر و سلمان و مقداد هستند. (30) قلب آگاه سلمان و استعداد انديشه و افزونى ايمانش سبب شده بود كه فضائل بسيارى را بخود اختصاص دهد و مورد توجه رسولخدا و اميرالمومنين باشد. نامه حكمت آميزى كه على (ع ) خطاب به سلمان نوشته است ، گوياى آمادگى خاص سلمان براى درك معارف دين است . در اين نامه ، حضرت ، پس از ستايش خدا و درود بر پيامبر، فرموده است :
دنيا همچون مارى است نرم ، كه سم آن كشنده است . از فريبائيهاى دنيا اجتناب كن ، كه دوستى اش با تو بسيار اندك است . غم دنيا را رها كن ، كه آنرا وداع خواهى كرد و اوضاع آن دگرگون خواهد شد.
هر وقت كه به دنيا بيشتر علاقه پيدا كردى ، از آن بيشتر وحشت كن ، زيرا شيفته دنيا، به همان اندازه كه به شادى اطمينان پيدا مى كند به گرفتاريهاى بيشتر كشانده مى شود و هر چه به دنيا بيشتر انس مى گيرد، به ترس ، نزديك تر مى شود. والسلام . (31) در جاى ديگر فرموده است : (خطاب به ابوذر) اى ابوذر! اگر سلمان آنچه را ميداند با تو بگويد به كشنده او رحمت خواهى فرستاد! اى ابوذر! سلمان ، باب الله در روى زمين است .
مؤ من كسى است كه او را بشناسد و هر كه او را انكار كند و نشناسد كافر است . سلمان از ما خاندان است . (32) همچنين در زبان على (ع )، سلمان به لقمان حكيم تشبيه شده است كه سلمان از ما اهل بيت است و شما همچون سلمان را كه مثل لقمان حكيم است ، كجا مى يابيد؟ (33)