است . من به عنوان شخص انقلاب توقعى را كه از سپاه دارم از بقيه سازمانها ندارم زيرا مسؤوليتى را كه اين مجموعه مى تواند انجام بدهد آن مسؤوليت را از بقيه مجموعه ها نخواسته اند چون به هر كس مسؤوليت بيشتر داده اند داراى ارزش بيشتر و در سطح بالاترى است و اين تدين همان چيزى است كه در سپاه بايستى موج بزند و بايد روز به روز بيشتر بشود . نبايد خيال كرد كه چون اكنون دوران بازسازى است پس بطور طبيعى بعضى از تخلفات هم انجام مى گيرد . براى مجموعه مؤمنى با اين رسالت عظيم دوره بازسازى و دوره جنگ و غير جنگ فرقى ندارد و هميشه بايد متدين و مراعى احكام الهى و مواظب و مراقب اعمال و رفتار خود بود . ( 1 )
مشى سپاه بايد بگونه اى باشد كه در چشم مردم هر چه عزيزتر و شيرين تر جلوه كند . چون نقشى كه سپاه دارد جز با اتكاى به مردم عملى نيست . اتكاى به مردم هنگامى ميسور است كه محبت مردم و اعتقاد آنان به سپاه محفوظ باشد . ( 2 ) سپاه بايد اخلاق اسلامى را نصب العين خود قرار دهد . سپاه بايد در چشمهاى مردم اين كشور سربازان بالقوه اين انقلاب شيرين بماند تا انقلاب محفوظ بماند . دو ارگان و سازمان هستند كه اگر از چشم مردم افتادند ما زيانهاى سختى خواهيم ديد يكى روحانيون و ديگرى سپاهيان پاسدار . اولين
1 روزنامه جمهورى اسلامى
5 آبان 1370 . 2 پيام انقلاب
شماره 110
ص 26 .