مكتب اسلام 1291 شروح نهج البلاغه
درسهايي از مكتب اسلام ـ ش11 ، بهمن 1375
تأليف: شيخ جهانگيرخان بن محمد خان قشقائي اصفهاني (1243 ه - 1328ه ) حكيم فيلسوف عارف والامقام جهانگيرخان قشقائي نژادش از كيخازادگان دهاقان و در دوران جواني براي انجام كاري به اصفهان آمد هواي مدرسه صدر و عزت علم دل او را ربود و ترك شغل خود كرد و تعلّم حكمت و فقه و رياضت را پيشه نمود و به تجرّد و تحفّظ مراتب خود ساعي شد در مدت كوتاه در علم و عمل به جائي رسيد كه از اطراف و اكناف به حوزه درسش آمدند و مدت چهل سال در مدرسه صدر اصفهان به تدريس فقه، اصول، رياضيات و حكمت و ساير علوم پرداخت و جمع كثيري از طلاب فاضل در درس او شركت نمودند و بسياري از علما و حكاء به شاگردي او افتخار مي كردند و نمازش در اصفهان از پرجمعيت ترين نمازها بود و حدود 85 سال عمر نمود و هيچگاه كلاه پوستين را به عمامه تبديل ننمود مگر در امامت با جماعت شال برسر مي پيچيد و ازجمله تأليفات وي «شرح نهج البلاغه» است كه به گفته سيد عبدالحجة بلاغي در كتاب «تاريخ النجف و الحيره» (1)چاپ شده است و اشعار فارسي هم دارد كه حاكي از نظريات بلند اوست.(2)
تأليف: ميرزا محمد علي بن محمد نصيرالدين، گيلاني رشتي چهاردهي (1252 - 1334ه ).
از بزرگان علماي اماميه قرن چهاردهم هجري. وي مدتي در قزوين سپس در كربلا مشغول تحصيل شد و بعداً در نجف در حوزه درس مرحوم سيد حسين كوه كمري و بعضي اكابر ديگر شركت نمود، بعد از تكميل مراتب علمي به ملاحظه اينكه اكثرطلاب بدون تكميل دروس سطح و بدون استعداد علمي در درسهاي خارج استدلالي حاضر مي شوند و زحماتشان هدر مي رود و به حسب نذر شرعي ملتزم گرديد كه اصلاً درس خارج نگويد و لذا تمام اوقات خود را در تدريس متون و سطوح كتب فقهي و اصولي و كلامي مصروف داشت و به «مدرس» مشهور گرديد و اكثر فضلاي وقت دروس سطح خود را در حوزه او به انجام مي رسانيدند. او از اساتيد و مشايخ مؤلف «الذريعة» مرحوم شيخ آقا بزرگ تهراني بود و حدود 30 جلد كتاب تأليف كرده است و از جمله:
1- اصول الفقه كه تقريرات درس استادش حاج سيد حسين كوه كمري است؛
2- تبيان اللغة در لغات قرآن مجيد و صحيفه سجاديه؛
3- التحفة الحسينية كه مقتل فارسي بزرگ است؛
4- ترجمه مكارم الأخلاق طبرسي؛
5- تعليقات منهج المقال في علم الرجال؛
6- شرح دعاي سمات و صباح و زيارت جامعه و زيارت عاشورا و صحيفه سجاديه همه به فارسي؛
7- شرح قواعد علامه؛
8- شرح منظومه فقه بحرالعلوم.(3) شرح نهج البلاغه به فارسي و در سه جلد است.(4)
تأليف: سيد اولاى حسن بن محمد الامروهي متوفاي (1338ه).
وي از اكابر علماي هند و اين كتاب ترجمه و شرح نهج البلاغه به زبان اردو است.(5)
تأليف: شيخ حيدر قلي بن نور محمدخان معروف به «سردار كابلي» (متوفاي 1372ه).
وي از مفاخر علماي اماميه جامع معقول و منقول و داراي علوم قديم جديد و ماهر در فنون غريب بود به لغات و ادبيات عربي و فارسي و سانسكريت انگليسي و هندي و لاتيني و عبري آشنا بود و دانشمندي بدين جامعيت و مزايا كمتر مي توان يافت و از مرحوم سيد محسن امين عاملي، سيد حسن صدر، ميرزا محمد علي رشتي اجازه اجتهاد داشت و در اواخر در كرمانشاه اقامت گزيده بود و با همتي بلند و تلاش فراوان مشغول تتبع و تحقيق و تأليف و انجام وظائف متنوع علمي بود و در نتيجه با آثار گرانقدر خود جهان اسلام را رهين قلم خود نموده است از جمله:
1- الأربعون حديثاً في فضائل أميرالمؤمنين عليه السلام كه چهار مجلد و مشتمل بر شرح لغات و ادبيات چهل حديثي است كه در كتب عامه با اسناد و طرق ايشان در مناقب آن حضرت وارد و ضمن شرح هر حديثي شواهد و مناسبات آن را نيز از ديگر اخبار عامه و خاصه بيان داشته است؛
2 - ترجمه انجيل برناببا؛
3 - تحفة الأجلّة؛
4 - تحفة الأحباب؛
5 - ديوان حضرت ابوطالب عليه السلام و شرح لاميّيه آن؛
6 - شرح خطبه حضرت زينب (سلام عليها)؛
7 - قبله شناسي يا قبله نماي جهان كه ترجمه فارسي تحفة الأجلة فوق بوده و مطالب مهم ديگري بدان افزوده و در كرمانشاه چاپ شده است. و كتابهاي ديگر.(6)
مرحوم شيخ آقا بزرگ تهراني مي گويد: در پيش ايشان تعليقاتي بر نهج البلاغه در چندين دفتر به خط خود وي ديدم و بر پشت آنها مرقوم داشته بود، نوشتن اين تعليقات را از روز شنبه 11 شوّال 1339 آغاز كرده است و از آنجائي كه به اين تأليف زياد اهميت مي داد به گمانم آن را به اتمام رسانده است متأسفانه پسرش اهل علم نبود كتابخانه نفيس او را از كرمانشاه تهران حمل كرد و به قيمت ناچيز فروخت حالا نمي دانم اين گوهرگرانبها به كجا منتقل شده است؟!.(7)
تأليف: سيد علي أظهر كهجوي هندي (متوفاي سنه 1352).
اين كتاب ترجمه و شرح نهج البلاغه با زبان اردو است. بدين ترتيب كه ترجمه بين سطرها و شرح بر حاشيه قرار گرفته و كتاب در هند چاپ شده است.(8)
تأليف: سيد ذاكر حسين اختر دهلوي. و آن شرح و ترجمه نهج البلاغه به زبان اردو است ودر هند به اسم «نيرنگ فصاحت» چاپ شده است.(9)
تأليف: سيد ظفر مهدي لكهنوي، برادر سيد سبط الحسن جايسي لكهنوي.
شرح و ترجمه به زبان اردو است و در دو جلد در هند چاپ شده است.(10)
تأليف: مولوي هندي غلام علي بن اسماعيل بهاونگري هندي (1283 - 1367 ه ق). صاحب مجله (راه نجات).
تأليفات وي زياد است و بالغ بر 120 جلد مي باشد و همه آنها به زبان كجراتي و بيشتر آنها چاپ شده است از جمله:
1- انوار البيان؛
2- امهات المؤمنين؛
3- انوري بيكم و غير اينها. و اين شرح به زبان كجراتي است و جلد اول آن چاپ شده است.(11)
تأليف: حاج ملاعلي بن عبدالله علياري تبريزي.
وي از اكابر علماي اوائل قرن چهاردهم هجري. وي فقيه، اصولي، محدّث، رجالي، طبييب، نجومي، رياضي، حكلم، متكلم، اديب و شاعر ماهر و خلاصه جامع معقول و منقول بود. تحصيلات عمده وي در نجف بوده و در آن ارض اقدس به فيض حضور پنج نفر از مشايخ وقت موفق ، به اخذ اجازه اجتهاد از هر يک از آنان نائل گرديده است و آن پنج تن عبارتند از: شيخ مرتضي انصاري، حاج ميرزا محمد حسن ميرزاي شيرازي، حاج سيد حسن كوه كمري، شيخ راضي و شيخ مهدي. سپس به تبريز مراجعت نموده و در اشعارش آن شهر غم انگيز را به «دارالهمّ و الأحزان» ستوده و گفته:
با اين همه باز هم به تأليف و تصنيف پرداخته و لحظه اي فراغت نداشت و در حوزه تبريز علاوه بر درسهاي معمولي، رياضيات و قانون شيخ ابوعلي سينا را نيز تدريس مي كرد و يك تقويم تام 366 ورقي نوشته و تأليفات زيادي دارد كه از جمله آنها شرح نهج البلاغه است.(12)
تأليف: سيد عبدالحسين بن علي بن ثابت حسيني آل كمونه بروجردي نجفي. (13) (1268ـ1336هـ).
از علماي فاضل. و داراي تأليفات ديگر، از جمله: 1- شرح الدرّه سيد بحرالعلوم؛
2- تفسير آية النور؛
3- نسب آل كمونه في النجف.
«آل كمونه» از بزرگان قبائل علوي نجف مي باشد و «كمونه» محرف «كمكمه» لقب جد بزرگ آنها «طراد بن شكر بن ابي جعفر نفيس» است كه نسب او به امام علي بن الحسين زين العابدين عليهما السلام منتهي مي شود.(14)
تأليف: حاج ميرزا محمد علي ابن احمد قراجه ذاغي تبريزي(15) (متوفاي 1310 ه ). كه به محال «قراجه داغ» نام معروف «قره داغ» از نواحي تبريز منسوب مي باشد، از علماي آذربايجان كه در فقه و اصول و حديث و رجال و ادبيات عرب ماهر و تأليفاتش بهترين معرف مراتب علميش مي باشد؛
1- اربعين؛
2- اسرار الحج؛
3- الأصول المهمة،
4- التحفة المحمديه؛
5- تفسير سوره يس؛
6- حديقة البساتين في شرح القوانين؛
7- حديقة الروضه كه شرح لمعه معروف شهيد است؛
8- شرح اخبار الطيبة؛
9- العروض و القافية؛
10- اللمعة البيضاء في شرح خطبة الزهراء و غير اينها.(16)
تأليف: سيد محمد علي بن سيد حسين حسيني معروف به «شهرستاني» از مفاخر علماي معاصر.
وي در سال 1310 در سامّرا متولد شد، و در زادگاهش به تحصيل مقدمات پرداخت، سپس به حوزه علميه نجف اشرف عزيمت نمود و در حوزه درس آخوند خراساني و سيد محمد كاظم يزدي و شريعت اصفهاني حاضر و در اندك زماني به درجه اجتهاد نائل آمد و مدتي وزير فرهنگ و معارف شد پس از مدتي كنار كشيد و بعد از آن رياست ديوان عالي كشور به او محوّل شد تا اينكه از طرف اهالي بغداد به نمايندگي مجلس شوراي ملي عراق برگزيده شد و بعد از انحلال مجلس منزوي و تمامي اوقات خود را صرف تأليف نمود با اينكه در اواخر نابينا شده بود، ولي هيچ وقت دست از قلم برنداشت.
تأليفات او بسيار و نوعاً در موضوع خود ابتكاري بودند.(17)
از جمله آنها شرح نهج البلاغه و بيان مصادر آن است و لكن ناتمام مانده است.
مرحوم شهرستاني درباره نهج البلاغه كتاب ديگري هم نوشته موسوم به «ما هو نهج البلاغة» كه در بغداد به تاريخ 1352 چاپ و در ايران هم به فارسي ترجمه شده است. و اين كتاب را ظاهراً از شرح نهج البلاغه استخراج نموده است.(18)
تأليف: سيد حسن بن علامه سيد محمد ابن حجت سيد ابراهيم لواساني (متولد 1308 ه )
در نجف و مقيم تهران از بزرگان علماست و از آنچه مرحوم شيخ آقا بزرگ تهراني ذكر كرده معلوم مي شود كه اين شرح ناتمام مانده است.(19)
تأليف: شيخ محمد جعفر دادخواه شيرازي. در سال 1329 شمسي.
در دو جلد 243 صفحه چاپ شده است.(20)
تأليف: شيخ حسن علي محمدي (ت1345 ه ). از حافظان قرآن كريم در نجف اشرف.(21)
تأليف : ابوعلي حسن بن محمد سبزواري بيهقي. عالم عامل و انسان كامل از فضلاي متكلمين بود. و داراي تأليفات ارزشمندي است از جمله: مصابيح القلوب؛ راحة الأرواح و مونس الأشباح؛ غاية المرام في فضائل علي و آله الكرام؛ و ترجمه كتاب كشف الغمّة اربلي.(22)
1. ج 11، ص82.
2. نقباء البشر، ج1، ص344 - 346، شماره 699 -
الفوائد الرضويه، ص88 - فارسنامه ناصري، ج2،
ص313 - تاريخ اصفهان، ص103 - الذريعة، ج14، ص123 -
الغدير، ج4، ص191.
3. ريحانة الأدب، ج5، ص271 و 272.
4. الذريعة، ج14، ص141 - مصادر نهج البلاغه،
ج1، ص251.
5. مصادر نهج البلاغه، ج1، ص251.
6. ريحانة الأدب، ج3، ص13 - ج5، ص5 و7.
7. الذريعة، ج14، ص125 - مصادر نهج البلاغه،
ج1، ص 252.
8. مصادر نهج البلاغه، ج1، ص252.
9. الذريعة، ج14، ص126 - ج24، ص435.
10. الذريعة، ج14، ص130.
11. مصادر نهج البلاغه، ج1، ص252 - الذريعة،
ج14، ص142.
12. بهجة الاّمال تأليف: علياري، به نقل
ريحانة الأدب، ج4، ص193.
13. الغدير، ج4، ص192 - مصادر نهج البلاغه، ج1،
ص252 و 253.
14. موارد الأتحاف ، ج2، ص 63ـ الذرية ، ج 6، ص
377.
15. مصادر نهج البلاغه ، ج1 ، ص 253.
16. ريحانة الأدب، ج4، ص438 و 439.
17. ريحانه الأدب، ج6، ص350 و 351.
18. الذريعه، ج3، ص142 - مصادر نهج البلاغه،
ج1، ص253.
19. الذريعة، ج14، ص124.
20. فهرست مشار، ج1، ص41.
21. مصادر نهج البلاغه، ج1، ص254.
22. مصادر، ج1، ص248 - تأسيس الشيعة، ص417 و 418.