مکتب اسلام- شماره8، ، تير 1338
مفاخر مکتب اسلام
علي دواني
امين الدين ابوعلي فضل بن حسن طبرسي مؤلف بزرگوار تفسير «مجمع البيان» که اينک درصدد شرح حال او هستيم، از اعاظم دانشمندان شيعه و مشاهير مفسرين اسلام است با اينکه وي در ميان انبوه علماي نامي ما جايگاهي بس بزرگ دارد و کمتر کتاب مذهبي است که از ذکر نام و آثار او خالي باشد، ماي بسي تأسف است که همه جا شرح حالش با جمال و اختصار برگذار شده است و اينک:
امين الدين يا امين الاسلام طبرسي يکي از علماي نامي شيعه است که در سد ششم هجري ميزيسته. اغلب علماي تراجم او را از مردم مازندران دانسته و گفته اند طبرسي و طبري هر دو منسوب به «طبرستان» است که همان مازندران باشد.
ولي عده اي از محققين؛ طبرسي را اهل تفرش ميدانند و ميگويند طبرستان در نسبت طبري يا طبرستاني ميآيد و طبرسي بهيچ وجه با قواعد ادبي وفق نميدهد بعقيد اينان طبرس بر وزن تفرش است و اصل آنهم تفرش بوده که تاء در تعريب بطاء و ش به س تبديل شده چنانکه طهران معرب تهران و سابور معرب شاپور است.
ابوالحسن علي بن زيد بيهقي مورخ معروف متوفي بسال 565 که خود همعصر طبرسي بوده و بخدمت وي رسيده است در تاريخ بيهق مينويسد: «طبرس منزلي است ميان قاشان (کاشان) و اصفهان و اصل ايشان از آن بقعت بوده است» همچنين مؤلف روضات الجنات ذيل شرح حال مؤلف احتجاج از تاريخ قم نقل ميکند که طبرس ناحي معروفي از حوالي قم است و مؤلف کتاب احتجاج و ديگر علماي معروف به طبرسي از همين طبرس قم ميباشند.
و در شرح حال علي بن حمز طوسي مينويسد«بگمان بعضي وي طوسي نيست بلکه طبرسي است و آنهم طبرس قم ميباشد که معرب تفرش است و جمعي از دانشمندان از آنجا برخاسته اند» مؤيد اين قول گفت شهيد در حاشيه شرح ارشاد علامه حلي است که علي بن حمزه را «طبرسي قمي» ضبط کرده است. و نيز در روضات در ذيل شرح حال صاحب احتجاج از مؤلف رياض العلماء نقل ميکند که گفته است علام مجلسي طبرس را معرب تفرش از توابع قم و دوربستي را معرب درشت ميدانست. سپس مؤلف رياض العلماء ميگويد:«عده اي از اهل اين عصر هم همين عقيده را دارند و اين غريب است!»
بنابراين جاي ترديد نيست که امين الدين طبرسي و ساير دانشمنداني که معروف به طبرسي هستند از اهل تفرش قم ميباشند نه اهل مازندران و طبرستان!
باري امين الدين طبرسي ايام جواني را در مشهد مقدس سرگرم فراگرفتن علوم متداول عصر بود تا آنکه در همه رشته ها بسر حد تبحر و کمال رسيد. آنگاه بسال 523 هجري به شهر سبزوار که از روز نخست مرکز شيعيان بشمار ميآمد انتقال يافت و بيست و پنجسال آخر عمر را در آنجا بماند.
وي در سبزوار بتدريس علوم گوناگون و تعليم و تربيت شاگردان بزرگ و تأليف و تصنيف کتابهاي نفيس و جاويداني پرداخت که امروز شاگردانش در شمار ناموران دانشمندان شيعه و کتبش جزو آثار فناناپذير جهان علم است، و سرانجام آنجا در شب عيد قربان سال 548 بدرود حيات گفت. جناز شريفش را بمشهد مقدس نقل داده در کنار مسجد قتلگاه مدفون ساختند و هم اکنون آرامگاهش در محل مزبور مشهور و معروف است.
علام نوري در خاتم مستدرک و سائل مينويسد:«صاحب رياض العلماء ضمن مدح بليغي که از امين الدين طبرسي نموده از جمله او را... شيخ شهيد امام... خوانده و نوشته است نسخه اي از تفسير مجمع البيان او را بخط شيخ قطب الدين کيدري ديده ام که نامبرده تفسير مزبور را نزد خواجه نصيرالدين طوسي (ره) خوانده است!! و در پشت آن کتاب نوشته بود«تأليف شيخ امام فاضل شهيد...» سپس علام نوري ميگويد: نه صاحب رياض العلما و نه ديگران چگونگي شهادت او را ذکر نکرده اند و گويا بوسيل سم بشادت رسيده است!
طبرسي علوم اسلامي را نزد علماي هر فن آموخت تا آنکه در اغلب آنها استاد مسلم گرديد، مؤلف تاريخ بيهق مينويسد«و اين امام در نحو فريد عصر بود... و در علوم ديگر بدرج افادت رسيده. مدرس درواز عراق (واقع در سبزوار) بر سم او بود. و او را اشعار بسيار است که در عهد صبي (جواني) انشا کرده در کتاب و شاح بعضي از آن بياورده ام و در علوم حساب و جبر و مقابله مشاراليه بود».
براي درک مقام علمي و پاي فضل امين الدين طبرسي کافي است که يکي از آثار قلمي و فکري او يعني کتاب با عظمت «مجمع البيان» را مورد مطالعه قرار دهيم تا بخوبي پي بمقام شامخ علمي مؤلف عاليمقام آن ببريم.
چه بشهادت کتاب مجمع البيان، طبرسي فقيهي متبحر و محدثي بزرگ و متکلمي دانا و اديبي خوش ذوق و توانا و عالمي لغوي؛ نحوي، صرفي، عروضي و مخصوصاً نويسنده اي مقتدر و با سليقه و بتمام معني علامه بوده است؛ و با همين جامعيت و مزاياست که تفسير «مجمع البيان» او شاهکار عالم بزرگ اسلام بشمار آمده و مورد توجه خاص کليه دانشمندان خودي و بيگانه واقع شده است.
گرچه اين عالم بزرگ بواسطه تفسير مجمع البيان و کتب ديگري که در تفسير نوشته است از دانشمندان علم تفسير بلکه پيشواي مفسرين شيعه محسوب است ولي بايد دانست که او نه تنها در تفسير قرآن استاد و پيشوا است بلکه اين علم يکي از فنون او بشمار ميآيد.
طبرسي فقيهي صاحب راي و بزرگ بوده است. شيخ منتجب الدين رازي شاگرد نامدارش در «فهرست» مينويسد:«من بخدمتش رسيدم و فقه را از وي آموختم» فتاوي او در ابواب فقه و استنادي که فقهاء بآراء فقهي او در مجمع البيان ميکنند نشانه اين معني است و ميرساند که وي در فقه نيز مقامي بلند دارد. او راست فتاوي مخصوص که از جمله: قول بعدم اعتبار اتحاد فحل در نشر حرمت (در باب رضاع) و اينکه گناهان همه کبيره است و صغيره بودن آن نسبت بگناهان بزرگتر ميباشد.
استادان امين الدين طبرسي که همه از علماي بزرگ شيعه هستند عبارتند از: (1) شيخ بزرگوار ابوعلي فرزند شيخ طوسي (2) ابوالوفا عبدالجبار مقري رازي (3) موفق الدين حسن بن فتح واعظ بکر آبادي (4) شيخ منتجب الدين حسن بن حسين بن حسن بابويه قمي رازي (جد شيخ منتجب الدين صاحب فهرست) اين چهار نفر از شاگردان شيخ طوسي ميباشند (5) شيخ جعفر دوربستي شاگرد مفيد (6) سيد ابوطالب محمد بن حسين حسيني قصبي گرگاني (7) ابوالفتح عبدالله بن عبدالکريم بن هوازن قشيري (8) ابوالحسن عبدالله بن محمد بن حسين.
و از ميان انبوه شاگردانش اين چند تن را که هر يک از مشاهير علما هستند ميتوان نام برد (1) فرزند دانشمندش رضي الدين ابونصر حسن بن فضل طبرسي مؤلف کتاب معروف «مکارم الاخلاق» (2) شيخ منتجب الدين رازي مؤلف فهرست (3) شيخ عبدالله بن شيخ جعفر دوربستي (4) قطب الدين راوندي (5) ابن شهر آشوب مازندراني مؤلف مناقب (6) سيد فضل الله راوندي (7) سيدشر فشاه افطسي (8) برهان الدين محمد بن علي قزويني همداني (9) شاذان بن جبرئيل قمي (10) سيد ابومحمد مهدي بن ابي حرب حسيني قائني.
مؤلف رياض العلماء مينويسد:«فرزند امين الدين طبرسي» حسن بن فضل و نوه اش ابوالفضل علي بن حسن و سلسل خاندان و خويشاوندان او، همه از بزرگان اهل فضل و ارباب علم و کمال بوده اند» فرزند طبرسي حسن بن فضل مؤلف کتاب نفيس «مکارم الاخلاق» است که دانشمندان آنرا بهترين کتاب اخلاقي دانسته اند. اين کتاب را در مصر با تحريف زياد بطبع رسانده بودند! ولي در تهران مکرر تجديد چاپ شده موارد تحريف چاپ مصر هم تعيين شده است.
نو امين الدين طبرسي، علي بن حسن بن فضل مؤلف کتاب «مشکوة الانوار» در اخبار وارده از ائمه اطهار که متمم کتاب مکارم الاخلاق پدرش ميباشد نيز از اجل علما است.
بايد دانست که بسياري از مردم و حتي گروهي از دانشمندان امين الدين طبرسي را با فرزندش مؤلف مکارم الاخلاق و نوه اش مؤلف مشکوة الانوار و شيخ احمد بن علي بن ابيطالب طبرسي مؤلف کتاب «احتجاج» که اتفاقاً همعصر او نيز بوده است اشتباه کرده اند بعضي مکارم الاخلاق و مشکوة الانوار را تاليف يکنفر دانسته و ديگري احتجاج را تاليف صاحب مجمع البيان ميداند و بدينگونه در شرح حال اينان مرتکب اشتباهاتي گشته اند.
امين الدين طبرسي تقريباً بيست جلد کتاب در رشته هاي مختلف علوم دين تاليف و تصنيف نموده که برخي از آنها نيز چندين جلد است کتاب مجمع البيان و اعلام الوري و جوامع الجامع از کتاب هاي چاپ شده و معروف او ميباشد. طبرسي کتاب مجمع البيان را در ده جلد و در ظرف شش سال و هنگاميکه شصت سال از عمرش مي گذشته و عالمي ورزيده و در علوم اسلام استاد معروف و مبرز بوده، بتاليف آن پرداخته است خود وي در مقدمه آن مينويسد «من در عنفوان شباب و ريعان جواني که تازه قدم بدائر زندگاني گذارده بودم اشتياق بتأليف کتابي در تفسير قرآن داشتم که مشتمل بر لطائف اسرار علم نحو و لغات مطلوب و موارد قرائتها با بيان حجتهاي آن از تمام جهات و جامع همه گونه معاني و بياني باشد که از معدن آن (قرآن) گرفته ميشود... ولي پيش آمدهاي زمانه و ناملايمات روزگار و تقديرات ميان من و خواسته ام حائل ميشد و هم اکنون که بتأليف اين کتاب ميپردازم سن من از شصت گذشته و برف پيري بر سر و رويم نشسته و علائم ضعف و انکسار در وجودم پديد آمده است!
با نهايت سعي و منتهاي جهد و کوشش و تفکر و دقت و مطالعه فراوان و استحضار از تفاسير بسيار و استمداد و طلب توفيق از حضرت باري سبحانه و تعالي تأليف اين کتاب را در غايت تلخيص و تهذيب و حسن نظم و ترتيب آغاز ميکنم بطوريکه جامع انواع علم تفسير و فنون آن و محتواي اصول و فروع آن باشد چون علم قرائات آن، اعراب و لغات آن؛ غوامض و مشکلات آن، معاني و جهات آن، شأن نزول و تاريخ آن؛ قصص و آثار آن حدود و احكام آن؛ حلال و حرام آن، و سرزنش کسانيکه خورده بر آن ميگيرند و بيان استدلال اصحاب ما (دانشمندان شيعه) که در موارد بسياري از قرآن کريم نموده و اثبات صحت معتقدات شيعه از اصول و فروع و معقول و مسموع؛ آنهم با رعايت اعتدال و اختصار بطوريکه نه بسيار موجز و نه زياد مفصل باشد» طبرسي بعد از تأليف مجمع البيان چون بر تفسير کشاف زمخشري عالم معروف اهلسنت اطلاع يافت تفسيري ديگر بنام «الکافي الشاف» در دو جلد نوشت و پس از آن بخواهش فرزندش مؤلف مکارم الاخلاق تفسيري کوچکتر بنام جوامع الجامع دو جلد که جامع ميان کشاف و تفسير مجمع البيان است تأليف نمود همچنين کتابي ديگر در تفسير قرآن از وي نام ميبرند که خلاصه مجمع البيان و در چهار مجلد بوده است!
طبرسي در وقتيکه بيش از هفتاد سال داشته است بتأليف کتاب «جوامع الجامع» پرداخته است! و اين خود نمونه کامل همت بلند و پشت کار عجيب اين مرد بزرگ و عشق و علاقه وي به نشر علوم قرآن مجيد ميباشد.
طبرسي در تأليف مجمع البيان از علوم و فنون و طرز تأليف کتاب «تبيان» شيخ طوسي عليه الرحمه استفاد بسيار کرده با اين فرق که از لحاظ ترتيب و تهذيب و اختصار در بيان فروع فقهيه که شيخ تفصيل زياد داده است، بر تبيان برتري دارد و بطور خلاصه مجمع البيان نه تنها عاليترين و نفيس ترين تفسير شيعه است بلکه بعقيد دانشمندان شيعه و سني، تفسيري که جامع همه شرائط و از روح تعاليم عاليه اسلام و هدف مقدس قرآن پيروي کرده باشد، بمانند مجمع البيان نوشته نشده است.
براي اطلاع بيشتر رجوع کنيد بمقدم محققان علام بزرگ شيخ محمود شلتوت رئيس دانشگاه از هر مصر که در جلد اول مجمع البيان چاپ مصر و شمار سوم سال دهم رسالة الاسلام منتشر شده است.
امام صادق سلام الله عليه فرمود: هر صنعتگر که ميخواهد از کسب خود درآمدي داشته باشد ناچار است که:
1ـ در فن خود تخصص و مهارت داشته باشد.
2ـ در کار خود درست باشد.
3ـ با مشتريان خود مهربان باشد.