و تجاهر بر هيچ معصيتى نكنند.
و از احترام شرع، دقيقه فرو نگذارند.
و سخن بد در حق يكديگر نشنوند مگر آن كه از او دفع كنند و در اين امر تا مىتوانند مبالغه نمايند.
و يكديگر را حرمت بدارند با كمال بىتكلفى و انبساط.
و به سببى از اسباب دنيا از يكديگر متغير نشوند.
و بر مطيع و عاصى شفقت يكسان برند.
و كتمان اسرار يكديگر نمايند.
و وفا به عهد و وعد يكديگر واجب دانند.
و با يكديگر به حسن خلق وسعت صدر معاشرت كنند. ففى الحديث «إنّ اللّه يبغض المعبّس فى وجه اخوته...»؛1
و ديگر كه بايد در راه حق از ملامت نترسند و به قول ديگران برنگردند بلكه «اشدّاء على الكفار رحماء بينهم»2 باشند.
ديگر بايد كه مراعات انفاس و اوقات كنند تا ضايع نشود كه گفتهاند «وقتك أعزّ الأشياء فاشتغله بأعزّ الأشياء»؛
ديگر بايد كسى كه ايشان را خواهد قبول كنند و كسى كه ايشان را نخواهد و از ايشان تخلف ورزد نخواهند و مريد را به زلاّت رد نكنند و اجنبى را به حسنات قبول ننمايند و بايد كه قدر هر كس را بدانند و با هر كس به قدر مقدار او سلوك نمايند؛
و مبادرت به قضاى حاجت اخوان نمايند به قدر الطاقة؛
و بار يكديگر بكشند و بر يكديگر بار ننهند.
و هر چه به خود پسندند به برادر مؤمن پسندند و هر چه براى خود
1. مستدرك الوسائل، ج 2، ص 61. 2. فتح (48)، آيه 29.