اندیشه سیاسی فیض کاشانی

علی خالقی

نسخه متنی -صفحه : 148/ 76
نمايش فراداده

‌ ... حق تعالى روز به روز پادشاهى را كه رعيت را بر انقياد شرع داشته و خود نيز انقياد نمايد، نصرت و توفيق مىبخشد و گاه باشد كه بدين سبب بر دل آن پادشاه از انوار ملكوت آن مقدار نازل مىشود كه دلش به آن نشأت بينا مىشود؛ لذا هم‏چنان‏كه در اين نشأت پادشاه هست در نشأت ديگر نيز پادشاه مىگردد، چرا كه عمل او باعث هدايت جمعى كثير از رعيت مىشود.1

د) مشورت‏خواهى از مردم

به تصريح كلام الهى، نظرخواهى از مردم و مشورت با آن‏ها از حقوق آنان برعهده حاكمان است و آن‏ها موظف‏اند به مشورت‏خواهى از مردم در امور مربوط به آن‏ها بپردازند، چنان‏كه در آيه مباركه «و شاورهم فى الأمر»، پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم‏ مأمور شده‏اند تا با مردم درباره امور آن‏ها، مانند جنگ و ساير مسائلى كه مشورت ايشان با مردم در آن مسئله صحيح بوده است، از آنان نظرخواهى كرده و با آنان مشورت كند. نظرخواهى و مشورت پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم‏ با مردم از نظر فيض كاشانى، براى استظهار نظر و رأى مردم، طيب نفس دادن به آنان و ترويج سنت و طريقه مشاوره در امور زندگى در ميان آن‏ها بوده است.2 ضرورت اين امر درباره حاكمان ديگر مسلّم‏بوده وبه طريق‏اولى ثابت مىشود.

2. حقوق حاكمان بر مردم

در قبال وظايفى كه حاكمان به منظور اصلاح امور دينى و دنيوى مردم برعهده مىگيرند مردم نيز موظف به رعايت حقوق و وظايفى در برابر آن‏ها بوده و مسئوليت‏هايى را برعهده دارند. برخى از اين حقوق و

1. آيينه شاهى، صص 160 و 161.

2. الصافى، ج 1، صص 364 و 365.