[سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت]

مقام معظم رهبری

نسخه متنی
نمايش فراداده

بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با رئيس جمهور و اعضاى هيأت دولت

04 / 06 / 1383

بسم الله الرحمن الرحيم

به برادران و خواهران عزيز؛ جناب آقاى رئيس جمهور، آقايان وزراء، معاونان، مسؤولان و مديران عالى‏رتبه خوشامدعرض مى‏كنم. رسم ما اين است كه در هفته‏ى دولت، هم ياد شهداى عزيز اين هفته را گرامى مى‏داريم - در واقع با تكرار نام شهيدرجايى و شهيد باهنر، اين پرچمها را كه تعيين‏كننده‏ى خط مشى دولت و نظام جمهورى اسلامى است، مشخص‏تر و واضح‏ترجلوى چشم خودمان مى‏گيريم، تا فراموش نكنيم كه از چه راهى عبور مى‏كنيم و به كجا مى‏خواهيم برسيم - و هم پايان يك‏سال و آغاز سال جديد را به دولت محترم و خدمتگزار معمولاً تبريك عرض مى‏كنيم. امسال اين حوادثى كه در نجف و در مجموعه‏ى كشور همسايه‏ى ما (عراق) رخ مى‏دهد، حقيقتاً آن‏چنان غمى را بردلهاى ما تحميل مى‏كند كه نشاط تبريك‏گويى و تبريك‏شنوى را سلب مى‏كند.

حقاً و انصافاً آنچه كه امروز نظاميان اشغالگر درعراق و بخصوص در نجف انجام مى‏دهند، از نقاط سياهِ ماندگار و فراموش‏نشدنى است. نجف يك دانشگاه است؛ فقط يك‏شهر معمولى نيست. هزار سال است كه اين شهر مركز علم، مركز پرورش علماى بزرگ و صادر كردن علماى برجسته و پارساو پرهيزگار به همه‏ى نقاط دنياى اسلام بوده و بالاتر از اين، مرقد اميرالمؤمنين و محل توجه دلهاى مسلمانان و بخصوص‏شيعيان است. اين نظاميان اشغالگر با ناديده گرفتن همه‏ى اين مسائل، اين يادگارهاى عزيز تاريخى و هميشگى ملت ما رااين‏طور راحت مورد تهاجم قرار مى‏دهند و سياستى را كه از نظر افكار عمومى دنيا و از نظر همه‏ى معيارهاى انسانى‏صددرصد محكوم است، مى‏خواهند اين‏جا پيش ببرند.

سياست امريكايى‏ها در عراق و بخصوص در اين حوادث نجف،سياست پيش بردن كار با زور و سركوب است و بديهى است كه كارى كه با زور و سركوب بخواهد پيش برود، يقيناً كارِ ماندگارو موفقى نخواهد بود؛ اينها بلاشك شكست مى‏خورند. و تعجب اين است كه اين سياستگذاران ناشى و مست و لايعقل‏امروزِ امريكا و پشتيبانان آنها نمى‏فهمند كه چه اشتباه بزرگى را مرتكب مى‏شوند و سياست غلطشان را دنبال مى‏كنند.بلاشك اين سياست علاوه بر اين‏كه ضربه‏هاى طاقت‏فرسايى را به نظام امريكا خواهد زد، ده‏ها سال دره‏ى عميق نفرت را بين‏امريكايى‏ها و اشغالگران با امت اسلامى و دنياى اسلام به‏وجود خواهد آورد. ما با ملت و با مظلومان عراق همدردى وهمدلى مى‏كنيم و كارهاى اشغالگران را محكوم مى‏كنيم و اميدواريم خداوند متعال در حمايت از حق، سنت هميشگى‏خودش را بار ديگر نشان دهد. اين روزها شما آخرين سال دولت را مى‏خواهيد آغاز كنيد. البته آخرين سال اين دولت با اولين سال اين دولت هيچ ‏تفاوتى ندارد. همه ‏ى سالها، همه ‏ى ماه‏ها و همه ‏ى روزها، روزهاى كار و خدمت است. اين هست كه وقتى شما در پايان يك‏دوره ‏ى چهارساله يا هشت ‏ساله، به مجموعه‏ ى كار و تلاش مخلصانه‏ اى كه به خرج داده‏ايد نگاه مى‏كنيد، هم خودتان احساس‏رضايت مى‏كنيد، هم مطمئن مى‏شويد كه خداى متعال از محصول كار شما راضى است و ملت هم نتايج اين را در زندگى‏خودشان احساس مى‏كنند. اگر خداى نكرده كمبود و نقصى وجود داشته باشد، انسان در دل خودش نه اين رضايت را از خوددارد، نه اين خاطرجمعى را از رضايت الهى و رضايت مردمى.

ما وظايفى داريم. ماها مى‏آييم و مى‏رويم؛ مسؤولان مختلف مى‏آيند و مشغول كار مى‏شوند و در مجموعه‏ى نظام‏جمهورى اسلامى نقش خودشان را ايفا مى‏كنند و مى‏روند، ليكن مجموعه‏ى فعال و كارآمد نظام با آمد و رفتِ ماها نبايدهيچ‏گونه تغييرى جز تقويت پيدا كند و به خودش ببيند؛ مثل بازيكنهاى يك تيم؛ يكى خارج مى‏شود، يكى داخل مى‏شود؛ اماتيم مشغول كار خودش است و تلاش خودش را انجام مى‏دهد و به مصلحت، يكى مى‏آيد و يكى مى‏رود. روال كار بايستى‏تداوم و استمرار سياستهاى كلى‏يى باشد كه مجموعه‏ى نظام آن را براى آينده‏ى كشور تصوير كرده است. البته دوره‏ى كارىِ‏هر كدام از ماها يك بخشى از عمر اين نظام را در واقع به خود اختصاص داده؛ فرضاً وقتى يك دولتى دو دوره )هشت سال(ادامه پيدا مى‏كند، اين در وضع كنونى، تقريباً يك سوم عمر همه‏ى نظام را اشغال كرده و كار كرده و تلاش كرده است؛ اينها معيارهاى ارزيابى ما از كارهايمان بايستى باشد.

من اولين نكته ‏اى را كه مى‏خواهم به شما مديران ارشد اين مجموعه عرض كنم، اين است كه »انگيزه ى « كار در آغاز و درانجام كار نبايد هيچ تفاوت كند. يك مؤلف وقتى كتابى را مى‏نويسد، صفحه‏ى آخر را با همان همت و با همان انگيزه‏يى‏مى‏نويسد كه صفحه‏ى اول را شروع كرده؛ زيرا اگر صفحه‏ى آخر را شما ننويسيد، يا دقت به خرج ندهيد، يا با خط خوب‏ننويسيد، كتاب ناقص خواهد شد. به نظر من، مهمترين مسأله در آخرين سال مسؤوليت و خدمت اين دولت اين است كه‏دوستان و برادران و مديران با همان انگيزه و با همان تلاشى كه در آغاز ورودشان به عرصه‏ى خدمتگزارى داشتند، كار بكنند؛نگذاريد خداى نكرده همتهايتان كاستى بگيرد.

نكته‏ى ديگر اين است كه همه‏ى ما نسبت به آنچه كه انجام مى‏دهيم، مسؤوليم؛ منتها مسؤوليتها غالباً با پايان دوره‏ى‏مسؤوليت تمام نمى‏شود؛ چون كارهاى ما تأثيراتى در كارهاى افراد بعد از ما مى‏گذارد. همان‏طور كه ما بر روى بناى افراد قبلى‏شروع به كار كرديم، ديگران هم بر روى بناى ما شروع به كار خواهند كرد. بنابراين، پى‏ها را بايستى محكم گذاشت وساختمان را بايستى استوار بنا كرد، تا هرچه كه خواستند روى آن بسازند، بتوانند. و اين، افتخارش براى شما خواهد بود. اگرشما سياستهاى خوبى را امروز بگذاريد و اجرا كنيد - كه اين سياستها در آينده سارى و جارى خواهد بود - هر كسى كه براساس اين سياستها كار كند، ثواب و افتخار آن، براى شما خواهد بود؛ اما اگر خداى نكرده كوتاهى هم بكنيد، باز همين‏طوراست؛ يعنى »من سنّ سنّة حسنة كان له اجرها و اجر من عمل بها الى يوم القيامة و من سنّ سنّة سيّئة كان عليه وزرها و وزر من‏عمل بها الى يوم القيامة«. كارهاى ما تأثيراتى در آينده مى‏گذارد. با اين ديد، با اين نگاه، بايستى به همه‏ى كارهايمان نگاه كنيم.

گزارشهايى كه امروز داده شد، گزارشهاى بسيار خوبى بود؛ اما افسوس كه هم كوتاه بود و هم همه‏ى دوستان فرصت‏نكردند گزارش بدهند و هم فرصت نشد كه همه‏ى آنچه را كه در هر دستگاه هست، گزارش بدهند. اين جلسه براى گزارش‏دادن كافى نيست؛ شما بخشى از وقت امسال را براى گزارش دادن به مردم صرف كنيد. اين‏كه ما گفتيم امسال، سال‏پاسخگويى است، مظهر اين پاسخگويى همين گزارشهايى است كه شما به مردم خواهيد داد. بسيارى از كارهايى را كه دربخشهاى شما انجام گرفته - من البته اطلاع دارم، ولى در همين گزارشهاى كوتاه، آنها را ذكر نكرديد. اين كارهاى خوب و مهم‏انجام گرفته و شما فرصت نكرديد كه ذكر كنيد - خيلى‏ها نمى‏دانند. برنامه‏سازى كنيد و آنچه را كه انجام گرفته، ترسيم و بيان‏كنيد؛ من قبلاً به آقاى رئيس جمهور هم اين مطلب را گفته‏ام. دو ستون درست كنيد: كارها و خدماتى كه انجام داده‏ايد،كارهايى كه انجام نداده‏ايد، يا ناكام مانده‏ايد در انجامش؛ اينها را با مردم در ميان بگذاريد و بدانيد كه مردم قدر خدمت و قدرتلاش را مى‏دانند. ما بايد هم كارهاى كرده‏ ى خودمان و هم كارهاى نكرده ‏ى خودمان، يا درست نكرده ‏ى خودمان، را با صداقت در ميان بگذاريم. مطمئناً آن تلاش و همت و اهتمامى كه انجام گرفته براى ستون مثبتها، عذر خواهد بود براى مانسبت به ستون ناكرده‏ها؛ چون ناكرده‏ها از روى تعمد، ناكرده نمانده، بلكه به خاطر كمبود امكان، كمبود منابع و گاهى به‏خاطر دير رسيدن فكر به ذهن انسان و مسائلى از اين قبيل، ناكرده مانده است.

اين مسائل را براى مردم بيان كنيد؛ من بر اين‏معنا اصرار دارم. عملكرد شما از عملكرد نظام جدا نيست؛ نمى‏شود گفت ما نظام خوبى داريم؛ اما دولت بدى داريم؛ بالاخره‏دولت برخاسته‏ى از همين نظام است. هر كارى كه شما كرده باشيد و خوب كرده باشيد، براى نظام است و اگر كارى نكرده‏باشيد، يا بد كرده باشيد، باز هم متعلق به نظام است. ما اصرار داريم كه آنچه انجام گرفته و اهتمامِ به كار رفته، صادقانه،درست و روشن به مردم بيان شود؛ مشخص كنيد چه تحويل گرفته‏ايد و چه تحويل خواهيد داد؛ مثل صورت وضعيتهايى كه ‏مهندسان در هنگام تحويل و تحول يك كار تهيه مى‏كنند، شما هم صورت وضعيت كار خودتان را حقيقتاً مشخص و معين كنيدو سعى كنيد كه حداكثر دقت را هم در اتقان آن به كار ببريد. حقيقتاً وقتى ما با مردم مواجه مى‏شويم، مى‏توانيم اعتماد مردم رابا صدق لهجه و بيانِ واقعيتها كاملاً جلب كنيم.

نبايد تصور كرد كه صداقت و عدم صداقت و از نظر مردم پوشيده خواهد ماند؛بالاخره توجه مى‏كنند. نكته‏ى ديگر اين است كه اولويتهايى را در مدت باقى مانده بايد در نظر بگيريد. وقتى انسان چشم‏انداز ميدان كارش‏طولانى است، انتخابهاى متعددى مى‏تواند داشته باشد؛ اما وقتى چشم‏اندازها كوتاه مى‏شود، زمان هم براى ادامه‏ى كار كوتاه‏مى‏شود و انتخابها هم كم؛ بايستى اولويتها را در نظر گرفت. به نظر من يكى از اولويتها در اين مدت يك سال عمر اين‏مجموعه‏ى دولت، اين است كه اهتمام كنيد به اتمام كارهايى كه شروع كرده‏ايد. اين گزارش كارهاى نيمه‏تمام - كه آقاى رئيس‏جمهور بيان كردند - بسيار مهم است. ما ببينيم كارهاى نيمه‏تمام كه در دو يا سه سال پيش داشته‏ايم چقدر بوده و امروز چقدراست. انسان وقتى نگاه مى‏كند و مى‏بيند اين كارها به انجام رسيده، احساس موفقيت مى‏كند. به نظر من يكى از كارهاى مهمى‏كه در اين مدت بايد انجام بگيرد، همين است كه كارهاى نيمه‏كاره را سعى كنيد به اتمام برسانيد. موضوع دوم در اولويتها، اين‏است كه اين كار به معناى اين نيست كه نهالهاى تازه سر برآورده را فراموش كنيد؛ نه.

مثلاً فرض كنيد به همين كار تحقيقات،كار توليد علم، ارتباط صنعت و علم و همين پاركها يا مراكز تحقيقاتى كه كارهاى جديد است و نهالهاى تازه سر برآورده، وكارى هم نيست كه تمام شدنى باشد، بايد توجه كنيد كه استمرار پيدا كند، تا اين درخت، تناور شود؛ به اينها هرچه مى‏توانيد،برسيد. اين، جزو بهترين چيزهايى است كه از شما باقى خواهد ماند. نكته‏ى ديگر اين است كه صحنه را تا آن‏جايى كه مى‏توانيد از فساد پاك كنيد. من روى مسأله‏ى فساد خيلى تكيه كرده‏ام وممكن است بعضى به نظرشان بيايد كه تكرارى است، و چرا؟ نه، من اعتقاد راسخ دارم كه مادامى كه ما مجموعه‏ى دستگاه‏اجرايى خودمان را - اعم از دستگاه‏هاى قوه‏ى مجريه و دستگاه‏هاى قوه‏ى قضاييه - فساد مالى و انحراف از روشهاى قانونى وصحيح خالى نكنيم، همه‏ى كارهاى ما مثل همان آبى - گزارش دادند كه ما از مصرف آب كشور درست استفاده نمى‏كنيم؛ مثل‏همين آبيارى‏هاى غرقابى، يا مثل همين يارانه‏هايى كه دولت مى‏دهد و بخش عمده‏ى آن هدر مى‏رود و بخشى از آن به جايى‏كه بايد برسد، مى‏رسد - كه گزارش كردند، هدر خواهد رفت.

من بارها اين را گفته ‏ام، مثال زده‏ ام و تكرار كرده ‏ام كه فساد دردستگاه اجرايى مثل اين است كه ما چندين لوله‏ ى قطور آب به استخرى وارد مى‏كنيم؛ اما استخر پر نمى‏شود؛ اين همه تلاش‏انجام مى‏گيرد، درعين‏حال انسان زواياى خالى را مشاهده مى‏كند، كه بخش عمده اى از اين، مربوط به فساد مالى و مربوط به ‏رخنه‏ هاى اخلاقى است كه در مجموعه‏ى دستگاه در سطوح مختلف وجود دارد. بايد با اينها مبارزه و مقابله كنيد. تا يك عزم‏جدى و راسخ براى مقابله‏ى با اينها وجود نداشته باشد - كه حالا بحمداللَّه اين عزم هست و انسان آن را مى‏بيند - و به دنبال آن‏عزم، عمل، تحرك، دنبالگيرى و عدم اغماض نباشد، ريشه‏ى فساد بيرون نخواهد آمد و همين‏طور روى مجموعه‏ى فعاليتهاى‏مخلصانه‏يى كه در مجموعه‏ى دستگاه انجام مى‏گيرد، تأثير مى‏گذارد. دوستان به مسأله‏ى كوچك كردن، خصوصى‏سازى و حجم زياد و فربه‏ى دولت اشاره كردند، كه اينها همه مورد تأييداست.

من اين نكته را عرض كنم: ما در زمينه‏ى همه‏ى فعاليتهاى گوناگون اقتصادى و توليدى كشور و حواشى آن، بايد توجه‏كنيم كه ما هم توسعه‏محوريم، هم عدالت‏محور. ما طبق برخى از سياستهايى كه امروز در دنيا رايج است و طرفداران زيادى‏هم دارد، نيستيم كه صرفاً به رشد توليدات و رشد ثروت در كشور فكر كنيم و به عدالت در كنار آن، فكر نكنيم؛ نه، اين منطق‏ما نيست. نوآورى نظام ما همين است كه مى‏خواهيم عدالت را با توسعه و با رشد اقتصادى در كنار هم و با هم داشته باشيم واينها با هم متنافى نيستند.

ما ديدگاهى كه تصور كند اينها با هم نمى‏سازند و يا بايد اين را انتخاب كرد يا آن را، قبول نداريم. اين‏نكته بايد در همه موارد؛ هم در كاهش حجم دولت، هم در مسأله‏ى خصوصى‏سازى، هم در نگاه كلى به مسائل اقتصادى وهم در تقسيم منابع ميان بخش خصوصى و بخش تعاونى و بخش دولتى رعايت شود. ما منابع مالى كشور را كجا بيشتر مصرف مى‏كنيم؟ البته اين يكى از نقاط درست است؛ اين‏كه دوستان تكيه كرديد كه مااين مقدار را به بخش خصوصى از حساب ذخيره‏ى ارزى يا از منابع دولتى تزريق كرديم؛ اين فلسفه‏ى درست و سياست‏درستى است؛ منتها در كنار اين، توجه كنيد كه ما با اين كار عقب ‏افتادگى ‏هايمان را جبران كنيم و نبايد به سمت افراط در اين‏زمينه برويم. بخش تعاونى را تقويت كنيم، اموال دولت و دارايى‏ها و موجودى‏هاى دولت را براى رعايت مصلحت عموم‏حفظ كنيم و مواظب باشيم كه اموال دولت و دارايى‏هاى دولت در زير اين قالب و چهارچوب از بين نرود و نابود نشود.

نكته ‏ى بعد اين كه ممكن است فعاليتهاى كارى ما با ابتكارها و ديدگاه‏هاى نو و نيروهاى پُرنشاط و نوبه‏نو تغيير پيدا كند،ليكن سياستهاى كلى‏مان نبايد دچار التهاب و اغتشاش شود؛ يعنى خط سياسى مستمرى كه در سند »چشم‏انداز« ديده شده،بايستى ادامه پيدا كند. البته وقتى ما هدفى داريم، كاركنان و عاملان و بازيكنان نوبه‏نويى وارد صحنه مى‏شوند، ابتكارهاى‏خودشان را به كار مى‏زنند، كارهاى جديدى را انجام مى‏دهند، رأى و نظر خودشان را به كار مى‏بندند و ممكن است از صحنه‏كنار بروند و كس ديگرى بيايد و در بخشى از بخشها جاى آنها را بگيرد - اين ايرادى ندارد - و ابتكار جديدى را به كار بزند ونگاه جديدى به مسائل و اجرائيات داشته باشد، ليكن سعى كنيم ثبات سياسى در كشور و در سياستهاى كلى كشور دچارالتهاب نشود. يكى از چيزهايى كه اطمينان و اعتماد را به كار بلندمدت اقتصادى و اجتماعى در كشور تضمين مى‏كند، ثبات‏سياستهاست؛ ما بايستى به اين موضوع هم در اظهاراتمان، هم در عملكردمان و هم در انعكاس كارهايمان توجه كنيم واهميت دهيم. سياست نظام اسلامى اين بوده كه به مردم تكيه كند. حقيقتاً نظام مردمسالار به معناى حقيقى كلمه نظام جمهورى‏اسلامى است.

ما در چهارچوب اسلام و با هدايت اسلام و نگاه اسلامى، به مردم تكيه مى‏كنيم و با مردم و براى مردم حركت‏مى‏كنيم. تكيه به مردم، تكيه به جوانها، دفاع از حقوق محرومان - در كشور ما انگيزه‏ى دفاع از محرومان عمومى است؛ اگرچه‏كه اميدواريم دايره‏ى محرومان روزبه‏روز كوچكتر شود و كمتر باشند - به‏كارگيرى سرمايه‏ها و ابتكارهاى صاحبان سرمايه -يكى از بخشهاى تكيه به مردم، همين به‏كارگيرى سرمايه‏هاى آنهاست - كلاً سياست نظام اسلامى است. ما سرمايه‏هاى مالى‏و سرمايه‏هاى فكرى و ذهنى مردم را براى پيشرفت كشور به كار مى‏گيريم و ان‏شاءاللَّه ستون موفقيتها را براى اين دولت هرچه‏طولانى‏تر مى‏كنيم. نكته‏ى ديگرى كه لازم است اين‏جا تذكر بدهم، اين است: همه‏ى كسانى كه حرف مى‏زنند - چه در مطبوعات، چه درتريبونها و منابر ديگر - مواظب باشند خدمات و تلاشهاى صادقانه‏ى دولت را به‏خاطر كمبودها زير سؤال نبرند. ما كمبودها ونقصها و ناكاميها را در بخشهاى گوناگون انكار نمى‏كنيم؛ اما به هيچ وجه وجود نقص و كمبود نبايد موجب شود كه تلاشهاى‏صادقانه و خدمات ارزنده و كارهاى شده، زير سؤال برود و انكار شود؛ كه اين بى‏انصافى است، و اميدواريم هيچ‏كس اين‏بى‏انصافى را نكند. من مى‏خواهم خواهش كنم كه اين سالِ آخر خدمت اين دولت خدمتگزار، به مناقشات بى‏حاصل نگذرد؛ چه در درون‏دستگاه اجرايى، چه بين قوه‏ى مجريه و قوه‏ى مقننه، چه در مجموعه‏ى نظام. گفتن، تذكر دادن، پرسيدن و نظارت بردستگاه‏هاى نظارتى - كه از جمله كارهاى مجلس شوراى اسلامى است - يك حق مسلّم است؛ ما در اين ترديدى نداريم ومعتقديم كه نقد منصفانه و پاسخگويى منصفانه به نقد، به تقويت دستگاه و نظام كمك مى‏كند، ليكن اين نبايد با مناقشات وگفتگوها و بگومگوهاى لفظى اشتباه شود.

شما كارهاى جديدى را امسال شروع كرديد كه به نظر من كارهاى خوبى است: مبارزه‏ى با قاچاق به صورت كارآمد وبنيانى، وزارت رفاه و تأمين اجتماعى، سازمان گردشگرى و ميراث فرهنگى؛ اينها كارهاى امسال شماست و شروع كار نو درسال آخر يك دولت، به نظر من نشانه‏ى خوبى است از اين‏كه مسؤولان دولتى احساس نمى‏كنند كه بناست تاريخ انقلاب وكشور با جابه‏جايى‏ها ختم شود؛ نه، همچنان‏كه ديگران كاشتند و ما خورديم، ما مى‏كاريم تا ديگران بخورند؛ ما بنيان‏مى‏گذاريم تا ديگران تكميل كنند؛ تا ديگران از آن استفاده كنند و بهره ببرند. اين سه كارى كه شما امسال شروع كرديد، به نظر من يكى از پيامهاى بسيار خوب و مثبتى كه دارد اين است كه دولت‏احساس نمى‏كند كه چون سال پايانى دولت است، پس پايان نظام جمهورى اسلامى است؛ نه، دولت كارهايى را بنيانگذارى‏مى‏كند، تا ديگران بيايند و ان‏شاءاللَّه آن را دنبال كنند. اتفاقاً اين كارهايى كه شروع شده، كارهاى بسيار خوبى است. مسأله‏ى‏قاچاق حقيقتاً براى كشور خطر است و مبارزه‏ى كارآمد با قاچاق يكى از خدمات بسيار بزرگ است. رفاه و تأمين اجتماعى هم‏كلاً ناظر به طبقات محروم است و سازمان گردشگرى و ميراث فرهنگى هم كه ما قبلاً از آن تمجيد زيادى كرده‏ايم؛ اگر زيادتربگوييم، مى‏ترسيم زيادى‏شان بشود! اميدواريم كه ان‏شاءاللَّه همه‏شان موفق و مؤيد باشند. من از خداى متعال مى‏خواهم كه به شماها توفيق دهد و كمكتان كند. ان‏شاءاللَّه شماها توفيق خدمتگزارى براى اين نظام‏و كشور و دولت معزز جمهورى اسلامى را تا آخر عمرتان داشته باشيد و هميشه در خدمت اين نظام باشيد و براى اين نظام‏كار كنيد و تا روز آخر هم - يعنى روزِ آخر اين سالِ آخر را مثل روزِ آخر سالِ اول بدانيد - هيچ تغييرى در انگيزه و اهتمام شماان‏شاءاللَّه به وجود نيايد و خداى متعال از شما راضى باشد و مردم هم راضى باشند. تأكيد مى‏كنم آن دو تا ستون را حتماً ترسيم كنيد.

من دو، سه مرتبه با آقاى خاتمى در همين سال پاسخگويى - البته چه‏قبل از فروردين امسال، چه بعد از فروردين - درباره‏ى اين قضيه صحبت كرده‏ام. هيچ اشكالى ندارد كه مجموعه‏ى دولت‏مشخص كند كه اين بخش از مجموع عملكردش مثبت است؛ اين بخش، منفى؛ چون آن بخش كه مجموع عملكردش منفى‏است، معنايش اين نيست كه بد كار كرده، بلكه ممكن است كمبود منابعش، نداشتن امكانات و نبودن زيرساختهايش درعملكردش مؤثر بوده است، كه البته كاملاً عملى و ممكن است. حداقل كار اين است كه در هر بخشى از بخشها، ستون‏موفقيتها را با ستون عدم موفقيتها كنار هم بگذارند و به مردم نشان بدهند، تا مردم جمع‏بندى كنند. البته اعتقاد من اين است كه‏اين تراز، تراز مثبتى خواهد شد؛ يعنى جمع‏بندى، جمع‏بندى مثبت خواهد شد. نبايد مردم تصور كنند كه ما فقط جنبه‏هاى‏مثبت را مى‏گوييم و منفى‏ها را نمى‏گوييم. به من تذكر دادند كه اين تجميع كارهاى مربوط به ايثارگران در سازمان بنياد ايثارگران هم كار خوبى بوده. بله، اين را هم‏من تصديق مى‏كنم؛ يادم نبود كه بگويم. اين هم يكى از آن كارهاى بسيار خوبى بود كه انجام گرفت؛ اميدواريم ان‏شاءاللَّه اين‏كار هم كار موفقى باشد و پيش برود و ان‏شاءاللَّه پيش هم مى‏رود و به نفع ايثارگران تمام مى‏شود. خداوند شماها را موفق و مؤيد بدارد