در ضـرب المـثـل هـا آمـده اسـت كـه : (يـك دشمن زياد است و هزار دوست كم ) اين سخن حكيمانه ازمـعـارف ديـنـى و فـطـرت آدمـى ، سـرچـشـمـه مـى گـيـرد؛ طـبـع انـسـان ، بـه دوسـتى با همگانتمايل دارد مگر اينكه علل و اسباب ديگرى موجبات دشمنى را فراهم سازد. دين مقدّس اسلام نيزچـنـيـن نـظـرى دارد و بـراى تـداوم دوسـتى ها و زدودن كدورت ها پيشنهادهاى متعددى نموده ازجملهنرمخويى و خوشرويى . امير مؤ منان (ع ) مى فرمايد:
(رِفْقُ الْمَرْءِ وَ سَخ ائُهُ يُجَبِّبُهُ اِلى اَعْد ائِهِ) (70)
نرمخويى و سخاوت شخص ، او را محبوب دشمنانش مى كند.
خـاصـيـت نرمخويى نزد دوستان و آشنايان نيز چنين است و پيوند دوستى ها را محكم تر مى كند.به داستان زير توجه كنيد:
روزى يكى از آشنايان امام سجّاد(ع ) به آن حضرت پرخاش كرد و سخنان نكوهيده گفت . پس ازرفتن آن مرد، امام به يارانش فرمود: شما پرخاش و زشتى فلانى را نسبت به من مشاهده كرديد،ايـنـك هـمـراه مـن بـيـايـيـد تـا پـاسـخ مـرا هـم بـبـيـنـيـد. سـپـس جـمـلگـى بـه دربمنزل آن شخص آمدند و او را صدا زدند. مرد به خيال اينكه امام و يارانش براى تلافى آمده اند،بـا آمـادگـى كـامـل از منزل خارج شد.
وقتى رودرروى امام قرار گرفت ، آن حضرت فرمود: (اىبـرادر! تـو لحـظاتى پيش به من چنين و چنان گفتى ؛ اگر من آنچنانم كه تو گفتى ، خدا از مندر گذرد و اگر چنين نيستم كه تو گفتى ، خدا از تو درگذرد!) آن مـرد بـا ديدن چنين برخورد نرم و بزرگوارانه از سوى امام ، بسيار شرمنده و پشيمان شد،پـيـشانى امام را بوسيد و عرضه داشت : (شما از آنچه من گفتم ، منزهيد. اين منم كه شايسته آنسخنان هستم !) (71) اين درس را با سفارشى از قرآن مجيد به پايان مى بريم :
(وَ لا تـَسـْتـَوِى الْحـَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتى هِىَ اَحْسَنُ فَاِذَا الَّذى بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَاَنَّهُ وَلِىُّ حَمي مٌ) (72)
هـرگـز نـيـكـى و بدى يكسان نيست ، بدى را با نيكى پاسخ بده . در اين صورت [خواهى ديد]همان كسى كه ميان تو و او دشمنى است ، گويى دوستى گرم و صميمى است .
همين خصلت ارزنده سبب شد كه اهداف و آرمان پيامبر(ص ) خيلى زود محقق گردد و در كمترين زمانمـمـكـن اقـصـى نـقـاط عـالم را درنـوردد چـنـان كـه در آيـه 159 سـورهآل عمران بدان تصريح شده است .
عفو و گذشت عـفـو و گـذشـت يـكـى از مـكـارم والاى انـسـانـى بـلكـه بـهقول امام على (ع ) تاجى زينت بخش بر سر همه آنهاست :
(اَلْعَفْوُ ت اجُ الْمَك ارِمِ) (73)
گذشت ، زينت بزرگوارى ها است .
اين خوى پسنديده ، پرتوى از مسرّت واقعى و موجى از عواطف و احساسات انسان دوستانه را دردل هـا ايـجـاد مـى كـنـد، كـيـنـه هـا و دشـمنى ها را از آن مى زدايد و موجب مى شود كه خصم دست ازخصومت برداشته ، طرح دوستى و محبّت بريزد.