بـى نـظـمـى مـوجب پايمال شدن حقوق افراد و ستم بر آنان است . كسى كه كارهاى مردم را بهتـاءخـيـر مـى انـدازد و به بعضى اجازه مى دهد كه ساعت ها وقتش را بگيرند، در نتيجه فرصتمـلاقـات بـا ديـگـران و انـجام كارشان را از دست مى دهد و نمى تواند به موقع جهت تدريس دركـلاس درس ، جـهـت انـجـام كـار در مـحـل كـار و غـيـره حـضـور يـابـد،... چـنـيـن فـردى بـهدليل بى نظمى در كارها، حقوق ديگران را پايمال كرده و به آنان ستم روا داشته است .
از بين رفتن امكانات مادى نيز يكى از پيامدهاى بى نظمى است .
امـام عـلى (ع ) بـا تـوجـه به تاءثير بى برنامگى و بى نظمى در از دست دادن سرمايه هاىمادى ، مى فرمايد:
(سُوءُ التَّدْبي رِ مِفْت احُ الْفَقْرِ) (247)
بى برنامگى [و بى نظمى در كارها] كليد فقر و تهيدستى است .
اعتدال و ميانه روى اعـتـدال از ريـشـه عـدل ، بـه مـعـنـى ميانه گيرى ما بين دو حالتِ يك چيز از نظر كمّى و كيفى وتـناسب برقرار كردن ميان آن دو است ، چنانكه به روزها و شب هاى بهارى و پاييزى كه اندازهيكديگرند، (اعتدال بهارى و پاييزى ) گفته مى شود.(248)
بـرگـردان فـارسـى اعـتدال (ميانه روى ) است كه بر پرهيز از افراط و تفريط در هركارىاطـلاق مـى شـود و واژه مـعـادل عـربى آن (اقتصاد) است كه در فرهنگ اسلامى كاربرد بيشترىدارد.
نظام عالم براساس هندسه اى دقيق پى ريزى گشته است .
آفريننده حكيم (عالم تكوين ) فرمانده تواناى (عالم تشريع ) نيز هست ؛ (وَ هُوَ الَّذى فِى السَّم اءِ اِل هٌ وَ فِى الاَْرْضِ اِل هٌ وَ هُوَ الْحَكي مُ الْعَلي مُ) (249)
و او كسى است كه در آسمان خداست و در زمين نيز خداست و او بسيار با حكمت و دانش است .
آفـريـنـش انـسـان نـيـز از چـنـيـن قـانـونـى پـيـروى مـى كـنـد و هـرگـز نـارسايى و نوسان دراصـل خـلقـت او وجـود نـدارد از او نـيـز خـواسته شده كه هماهنگ با عالم آفرينش در صراط مستقيم(عـدالت و اعـتـدال ) گـام نـهـد و هـيـچ گـاه بـه افراط و تفريط نگرايد. امير مؤ منان (ع ) مىفرمايد:
(عَلَيْكَ بِالْقَصْدِ فِى الاُْمُورِ فَمَنْ عَدَلَ عَنِ الْقَصْدِ ج ارَ وَ مَنْ اَخَذَ بِهِ عَدَلَ) (250)
بـر تـو بـاد به ميانه روى در كارها؛ هر كس از ميانه روى روى گرداند، ستم مى كند و هر كسبه آن چنگ زند، عدالت ورزد.