4- متوكل و امام هادى عليه السلام
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمروزى امام هادى عليه السلام به مجلس ( متوكل خليفه عباسى ) وارد شد و پهلوى او نشست . متوكل در عمامهامام دقت كرد و ديد پارچه آن بسيار نفيس است ، از روى اعتراض گفت :اين عمامه بر سر شما را چند خريده اى
؟امام فرمود:
كسى كه براى من آورده ، پانصد درهم نقره خريده است . متوكل گفت :
اسراف كرده اى كه پارچه اى
به قيمت پانصد درهم نقره بر سر بسته اى .امام فرمود:
شنيده ام در اين روزها كنيز زيبائى به هزار دينار زر سرخ خريدارى كرده اى ؟ گفت :
صحيح است
.امام فرمود:
من عمامه اى به پانصد درهم براى شريف ترين عضو بدنم خريدارى كرده ام و تو هزار زر سرخ
براى پست ترين اعضايت خريده اى ، انصاف بده كدام اسراف است ؟متوكل بسيار شرمنده شد و گفت :انصاف آن است كه ما را حق اعتراض نسبت به بنى هاشم نبود، و صد هزار
درهم بابت صله اين جواب ، براى حضرت فرستاد.(94)
5- انصاف اباذر
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمدر راه رفتن به جنگ تبوك (95) ابوذر سواريش كند بود و عقب افتاد، به پيامبر صلى الله عليه و آله عرضكردند:ابوذر عقب ماند، فرمود:
اگر در او خيرى باشد خدا او را به شما ملحق مى سازد.ابوذر چون از شترش ماءيوس شد، آن را رها نمود و به راه افتاد. در يكى از منازل پيامبر صلى الله عليه و
آله فرود آمدند، و يكى از مسلمين گفت :يك نفر از راه دور دارد پياده مى آيد.فرمود:
خدا كند ابوذر باشد. چون خوب دقت كردند، گفتند:يا رسول الله اباذر است ، سپس فرمود:
خدا
بيامرزد اباذر را تنها راه مى رود، تنها مى ميرد، تنها برانگيخته مى شود.چون پيامبر صلى الله عليه و آله اباذر را ديد فرمود:
او را آب دهيد كه تشنه است . هنگامى كه اباذر
شرفياب حضور پيامبر صلى الله عليه و آله شد، ديدند ظرف آبى همراه دارد.فرمود:
اباذر آب داشتى و تشنگى كشيدى ؟ عرض كرد:
آرى يا رسول الله صلى الله عليه و آله پدر و مادرم به
قربانت ، در راه تشنه شدم ، به آبى رسيدم وقتى چشيدم ، آب سرد و گوارائى بود با خود گفتم :(انصاف
نباشد) از اين آب بياشامم مگر آنكه اول پيامبر صلى الله عليه و آله بياشامد. پيامبر صلى الله عليه و
آله فرمود:
اباذر خدا ترا بيامرزد، به تنهائى زندگى مى كنى و غريبانه مى ميرى و تنها داخل بهشت مى شوى
.(96)
4 :
ايثار
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمقال الله الحكيم :( و يوثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصة :
اگر چه خود نيازمند به چيزى باشند ديگران را بر خويش مقدم دارند و ايثار كنند. ) (97)قال رسول الله صلى الله عليه و آله :( ايما امرء اشتهى شهوه فرد شهوته و اثر على نفسه غفرله
:
هر كس چيزى را شديدا بخواهد و خود را از آن خواهش نگه بدارد گناهانش آمرزيده شود ) (98)
شرح كوتاه
بالاترين درجات جود و بخشش ، ايثار است ، چه آنكه در ايثار هم با مال و هم با جان با نياز مبرم و ضرورىخود آن را به ديگران مى دهد و خود را فدا مى كند.انفاق وجود مرتبه اش پائين تر از ايثار است ،:در ايثار خشنودى خداى متعال بسيار در آن دخيل است ، چه
آنكه كسى جانش را فداى شخصى مى نمايد كه در حال غرق شدن است ، تا شياد او را نجات بدهد و خود جان مى دهد
و غرق مى شود، اينجا مدح حق درباره ايثارگر هزاران برابر انفاقى است كه انسان مى كند.