فصل هفتم :
نماز در اديان
شكى نيست كه بسيارى از احكام و تعاليم الهى اختصاص به دين اسلام ندارد بلكه مشترك بين همه اديان است. و پيروان اديان و مذاهب گذشته به آن اعتقاد داشته و عمل مىكردند.به همين جهت مىتوان احكام و دستورات در اسلام را به دو دسته تقسيم نمود. قسم اوّل احكامى كه تاريخى بوده و داراى زمان مشخصى از صدور مىباشند و قسم دوّم احكام فرا تاريخىاند يعنى نمىتوان زمانى را براى صدور آنها تعيين و مشخص نمود.و نماز يكى از آن احكام و دستوراتى است كه مختص دين اسلام نيست بلكه در ساير شرايع آسمانى و اديان الهى، اين امر عبادى وجود داشته است.دليل اين ادعا هم اخبار و روايات معصومين(عليهم السلام) است و هم تاريخ اديان.علت طرح فصلى جداگانه بنام «نماز در اديان» براى آگاهى و شناخت نسل جوان است به اين نكته كه نماز آنقدر در زندگى و حيات انسان مؤثر است كه نه تنها در اسلام اين همه به آن تأكيد شده و جزء واجبات دين به حساب آمده بلكه در همه اديان و مذاهب يكى از مهمترين عمل واجب «نماز» مىباشد. و اگر «نماز» تأثير و نقش بسزايى را در شكل دهى شخصيت انسان ايفا نمىكرد قطعاً جزء واجبات در اديان الهى و غير الهى شمرده نمىشد و صاحبان اديان پيروان خود را به عمل بدان ترغيب و تشويق نمىكردند.لذا براى آگاهى و شناخت بيشتر به اين امر مهم، موضوع را مورد بررسى قرار مىدهيم.نماز روش همه انبياى الهى
در كتب روائى و جوامع حديثى كه حاصل زحمات بزرگان و علماى دينى است احاديث و روايات بسيارى به چشم مىخورد كه معصومين(عليهم السلام) به اين نكته متذكر شدهاند. به چند روايت از باب نمونه اشاره مىشود.رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) در حديثى فرمودهاند: الصلاةُ مِنْ شرايع الدين وفيها مَرضاةُ الربّ ـ عزّ وجلّ ـ فَهِىَ منهاجُ الانبياء.«نماز از سنتهاى دين و مايه خشنودى پروردگار و راه و روش پيامبران است»(1).1 ـ جامع احاديث الشيعه، ج4 ص22.