امامت و رهبری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امامت و رهبری - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برگزيده اي ازيادداشتها
امامت و منطق ديالكتيك

يكي از نتايج منطق ديالكتيك اينست كه نياز جامعه را به هدايت و رهبري نفي مي كند . حداكثر نياز جامعه به روشنفكر و رهبر طبق اين منطق اينست كه توده را واقف به ناهنجاريها و تضادها و نابرابريها بكند و تضاد موجود در جامعه را وارد شعور توده نمايد تا حركت ديالكتيكي ايجاد شود و چون حركت ، جبري است و عبور از تز و آنتي تز به سنتز لا يتخلف است جامعه خود به خود راه خود را طي مي كند و به تكامل منتهي مي گردد . رجوع شود به ورقه " رهبري - امامت - ديالكتيك " و به آنچه ما در حاشيه " از كجا آاز كنيم ؟ " صفحه 39 نوشته ايم . [ در ورقه " رهبري - امامت - ديالكتيك " آمده است : ] يكي از مسائل مهم در باب رهبري و امامت مخصوصا به مفهوم اسلامي امامت اينست كه وظيفه به اصطلاح روشنفكر چيست ؟ آيا وظيفه روشنفكر و مسئوليت روشنفكر فقط منعكس كردن ناهمواريها و ناهنجاريها و بيدار كردن شعور طبقات استثمار شده و وارد كردن
تضاد واقعي طبقاتي در وجدان طبقات محروم و توده است و ديگر جامعه خود بخود و ديالكتيكي وار حركت مي كند ؟ يا نه ، جامعه بيش از هر چيز نياز به رهبري و هدايت و امامت دارد . لازمه جبري تضادها تكامل نيست . تكامل بدون هدايت و پيشوايي و رهنمايي و رهبري ير ميسر است .

در جزوه " از كجا آاز كنيم ؟ " ( 1 ) صفحات آخر بحث مفصلي تحت عنوان مسئوليت و رسالت روشنفكر طرح كرده است و در صفحه 39 مي گويد : " مسئوليت روشنفكر به طور خلاصه انتقال ناهنجاريهاي درون جامعه به احساس و خود آگاهي مردم آن جامعه است ، ديگر جامعه خود حركتش را انجام خواهد داد " البته در چند سطر بعد جمله هايي دارد كه ضد اين مطلب است ، نياز جامعه را به هدايت و راهنمايي تأييد مي كند . [ و در حاشيه جزوه " از كجا آاز كنيم ؟ " صفحه 39 استاد شهيد با اشاره به جملات ذكر شده مي نويسد : ] چنين فرض شده كه روشنفكر مسئوليتي از نظر رهبري جامعه ندارد ، تضاد و ديالكتيك خود راه خود را انتخاب مي كند . وظيفه روشنفكر منعكس كردن تضادهاست و به عبارت ديگر برانگيختن طبقات محروم است عليه طبقات حاكم . و آنچه در چند سطر بعد مي گويد : " و تعيين راه حل و ايده آلهاي مشترك براي جامعه و بخشيدن يك عشق و ايمان مشترك . . " . بر ضد اين مطلب است كه جامعه خود حركتش را انجام مي دهد . لازمه ديالكتيك و مثلث تز و آنتي تز و سنتز و تكامل جبري همان سخن اول است . سخن دوم بر ضد اصول مقبوله است .

1 - از دكتر علي شريعتي .

/ 75