خواستگاري
خواستگاري توسط مرد يا خويشان و دوستان نزديكش انجام ميگيرد، و اگر توسط خويشان انجام بگيرد بهتر است زيرا احترامي است به آنها و موجب صفا و الفت بين دو خانواده خواهد بود، بعلاوه سنگينتر و آبرومندتر ميباشد. خواستگاري جنس مذكر از جنس مؤنّث بر طبق ناموس آفرينش ميباشد و عكس آن مستهجن بشمار ميرود. مرد هميشه خواهان است و زن خواسته. از مرد طلب و عشق مطلوب است و از زن حياء و ناز و كرشمه. در مراسم خواستگاري چنين مرسوم است كه از جانب مرد چيزي از قبيل انگشتر يا حلقه يا زيورآلات يا لباس به زن تقديم ميشود، و اين رسم خوبي است.زيرا در روح زن تأثير نيكو ميگذارد و اين عمل را دليل صدق و علاقه مرد ميشمارد و بدينوسيله احساس شخصيت ميكند و محبت و علاقهاش زياده ميگردد. در اين مراسم مقداري هم شيريني از طرف مرد به خانه عروس برده ميشود كه آن هم در ايجاد محبت تأثير دارد. بعد از اين مراسم، متقابلاً از خانواده عروس چيزي از قبيل ساعت يا حلقه يا لباس، و مقداري هم شيريني به خانه داماد برده و تقديم او ميشود.بعد از اين مراسم، زن و مرد نامزد شدهاند و به همديگر وعده دادهاند كه در آيندهاي نزديك مراسم عقد و خطبهخواني را انجام دهند و زن و شوهر باشند.
در دوران نامزدي و قبل از خطبهخواني، پسر و دختر محرم نيستند و شرعاً حق تمتع و لذت جوئي از يكديگر را ندارند، و در اين مورد بايد منتظر خطبهخواني باشند. ولي بايد توجه داشته باشند كه دوران نامزدي دوران حساسي است كه ممكن است در اثر بيتوجهي كدورت حاصل شود و علاقهها به دلسردي تبديل گردد. رفت و آمد خانوادگي بايد برقرار باشد. خوب است پسر گاهگاه هديهاي براي دختر بفرستد و اگر به سفر رفت بوسيلة نامه يا تلفن از نامزدش احوال پرسي كند و از سفر سوغاتي برايش بياورد. در مقابل دختر و خانوادهاش متقابلاً مقابلة به مثل كنند و بدين وسيله مراتب وفاداري و علاقه خويش را اظهار نمايند.مراسم نامزدي از استحكام كافي برخوردار نيست و ممكن است در اثر حوادثي كوچك در معرض انحلال قرار گيرد. بنابراين خانواده پسر و دختر و خود آنها بايد مراقب رفتار و گفتارشان باشند، مبادا وسيلة دلسردي و انحلال فراهم گردد.
در دوران نامزدي گرچه پسر و دختر هنوز شرعاً و رسماً زن و شوهر نشدهاند ليكن وعده ازدواج دادهاند، بايد به وعده خويش وفادار باشند. پسر بايد توجه به هر دختر ديگري را از مغز خود بيرون سازد و جز به نامزدش نينديشد. دختر نيز بايد از همة پسران چشم بپوشد و فقط در انتظار وصلت با نامزدش باشد.بر عهد و پيماني كه در هنگام نامزدي بستهايد استوار و وفادار باشيد و با بهانههاي كوچك و جزئي اين پيمان مقدس را بر هم نزنيد. اگر خواستگار ديگري به سراغ شما امد جواب رد به او بدهيد. شما انسانيد و انسان بايد نسبت به وعدههايش وفادار باشد.
فقط در صورتي كه عذر موجهي داشته باشيد ميتوانيد نامزدي را بر هم بزنيد، و آن در صورتي است كه پسر يا دختر احساس كند كه نامزدش فاقد يك يا چند معيار ضروري و مهم ازدواج است. مثلاً در اين دوران برايش كشف شود كه نامزدش تقيد به دين و احكام شرع ندارد، بداخلاق، يا مشروبخوار، يا قمارباز، يا تاركالصلاة، يا معتاد، يا سارق و يا جنايتكار است. معلوم است كه چنين ازدواجي قرين سعادت و خوشبختي نخواهد بود پس چه بهتر كه در همان آغاز بهم بخورد. در چنين فرضي به صرفه آنها است كه نامزدي را بر هم بزنند، چون جلو ضرر را هر جا بگيري نفع است.ليكن در همين صورت هم بايد قضيه را بطور مسالمتآميز و دوستانه و با رعايت كامل اخلاق و مقررات اسلامي حل و فصل نمود، و از هتك آبرو و بدگويي و كينهتوزي و اذيت و آزار جداً خودداري كرد.ناگفته نماند كه چون هنوز صيغه عقد خوانده نشده هدايائي كه زن و مرد به يكديگر عطا كرده تعلق به خودش دارد و ميتواند آن را مطالبه كند و پس بگيرد. زيرا هديه معلق به ازدواج بود و چون ازدواجي واقع نشده قابل استرداد ميباشد. البته اين حكم مخصوص است به هدايائي كه معمولاً باقي ميماند، مانند انگشتر و حلقه و لباس و زيورآلات و ساعت و امثال اينها، اين قبيل چيزها را ميتوانند مطالبه كنند و بر ديگري واجب است تحويل دهد. اما چيزهائي كه ماندني نيستند و براي مصرف برده ميشوند، مانند شيريني و ميوه، اينها قابل استرداد نيستند و نبايد مورد مطالبه قرار گيرند. بهرحال در اين موارد گذشت لازم است نبايد سختگيري كرد، تحمل ضررهاي كوچك بهتر است از تحمل دشواريهاي ناگوار آينده.