زندگيش را تامين مىكند و ديگرى از جهت آنچه كه به عنوان بها مىپردازد، در جهت اول احتياجش آن طور كه بايد برآورده نمىشود و در جهت دوم پولى بيشتر از آنچه گرفته است مىپردازد، پول زايدى كه در به دست آوردنش تلاشها كرده و خود را خسته نموده است، در نتيجه ديگر نمىتواند به اصابه و درستى نظر و حسن تدبير خود اعتماد كند، و در مسير زندگى دچار خبط و سرگيجه مىشود و اين خود فساد است.حال اگر اين فساد از يك نفر و دو نفر تجاوز نموده و در كل افراد شيوع يابد فساد در مجتمع شيوع يافته و چيزى نمىگذرد كه وثوق و اعتماد به يكديگر را از دست داده، امنيت عمومى از آن جامعه رخت بر مىبندد و اين خود نكبتى است عمومى كه صالح و طالح (غير صالح)، و كمفروش و غير كمفروش را به يك جور دامنگير مىشود و اجتماعشان بر اساس نيرنگ و افساد حيات اداره مىشود نه بر اساس تعاون براى تحصيل سعادت، و لذا خداى تعالى مىفرمايد: " وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا". «1»
سودهاى حاصل از كم فروشى و تضييع حقوق
...
سودهاى حاصل از كم فروشى و تضييع حقوق ديگران براى مؤمنين، خير بشمار نمىرود. بلكه بهره خدايى و رزق حلال (بقية اللَّه) براى مؤمنان بهتر است
" بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ" كلمه" بقيه" به معناى باقى است و مراد از آن، سودى است كه از معامله براى فروشنده بعد از تمام شدن معامله باقى مىماند و آن را در مصارف زندگى و در حوايجش خرج مىكند، گو اينكه مبادله در اولين بار كه باب شد براى اين نبود كه صاحب كالا در معامله چيزى اضافه بر ارزش كالا بگيرد، و به اصطلاح سود ببرد، الان هم قصد اولى متعاملين اين نيست بلكه قصد اول اين است كه مثلا زارعى كه حاصل خود را برداشته زايد بر مقدار احتياج خود و خانوادهاش را بدهد و در ازاى آن چيزهايى كه ديگران به دست آورده و بيش از مقدار حاجتشان دارند بگيرد تا در نتيجه همه افراد مجتمع همه حوايج ضرورى خود را دارا شوند قصد اولى از مبادله اين بوده و اكنون نيز همين است ولى رفته رفته عمل دادوستد حرفهاى شد به نام تجارت، و افرادى اين را كار رسمى و ممر معيشت خود كردند يعنى يك كالا و يا انواع مختلفى كالا را از ديگران مىخرند (نه اينكه خود بسازند و توليد كنند) و آن گاه آن را با بهايى بيشتر در اختيار ديگران (كه به آن متاعها احتياج دارند) قرار مىدهند و از بهاى بيشتر هر كالا مقدارى به سرمايه خود مىافزايند، ديگران نيز به دادن آن بهاى بيشتر راضى هستند زيرا او در تهيه انواع مختلف كالا (از نقاط دور و نزديك و همچنين در نگهدارى و توزيع آن بين مشتريهايش) (1) و چون چيزى را با ترازو و يا كيل مىسنجيد به سنگ تمام و با ترازوى سالم و بى عيب بسنجيد كه اين براى شما بهتر و داراى آثار نيكوتر است." سوره اسراء، آيه 35"