ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كه در آن مريم و عيسى‏
(ع) آيت شمرده شده‏اند، و آيه شريفه" وَ إِذا بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ"«1» كه در آن آيت بر قول اطلاق شده است، ليكن منظور از كلمه" آيات" در آيه مورد بحث بطور قطع اجزاء كلام الهى است، براى اينكه گفتار در اين آيه پيرامون وحى است، وحيى كه بر پيامبر اسلام نازل مى‏شد، و معلوم است كه وحى به هر معنا از معانى كه ما آن را تصور كنيم و نزول وحى را به هر معنايى كه بدانيم، از سنخ كلام است، و چيزى است كه تلاوت مى‏شود و آن را مى‏خوانند.

اشاره به اينكه تعين و جدا سازى آيات قرآن بستگى
....

اشاره به اينكه تعين و جدا سازى آيات قرآن بستگى به ذوق تفاهم دارد و بيان مراد از"حكيم"در:"تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ"

پس منظور از كلمه آيات در آيه مورد بحث اجزاء كتاب الهى است، اجزايى كه تعين آنها تا حدى با مقاطعى است كه آيات را از يكديگر جدا مى‏سازد، البته مقدارى هم از اين تعين را ذوق تفاهم تشخيص مى‏دهد، و در تشخيص آن كمك مى‏كند، و لذا چه بسا شده است كه بين علماى احصاء «2» از قبيل كوفى‏ها و بصريها و ديگران در عدد آيات بعضى از سوره‏ها اختلاف افتاده، اين به خاطر همان ذوق تفاهم است كه گفتيم در تشخيص اينكه اين جمله متصل به آيه قبل است و يا خود آيه‏اى جداگانه است دخالت دارد.

و منظور از آن" كتاب حكيم" كتابى است كه حكمت در آن تبلور يافته و جاى گرفته است، و چه بسا مفسرينى «3» كه گفته‏اند كلمه" حكيم" صفت مشبهه‏اى است به معناى مفعول، (چون صفت مشبهه كه غالبا به معناى اسم فاعل است گاهى هم به معناى اسم مفعول مى‏آيد، مانند قتيل كه به معناى مقتول است)، و منظور از" حكيم" محكم است، و محكم به معناى چيزى است كه طورى درست شده كه فساد و شكاف در آن پيدا نمى‏شود، و كتابى كه چنين وضعى دارد- با در نظر گرفتن اينكه خداى تعالى آن را در آيه بعدى به عنوان وحى توصيف كرده- همان قرآنى است كه بر رسول خدا (ص) نازل شده است.

ولى بعضى گفته‏اند: منظور از آن، قرآن نيست، بلكه لوح محفوظ است، و اگر آيات را از آن كتاب دانسته بدين جهت است كه از لوح محفوظ نازل شده است، و در لوح محفوظ حفظ شده است. و اين تفسير هر چند كه با در نظر گرفتن آيه شريفه:" بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ" «4» و آيه:" إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ" «5»، تفسيرى بى وجه نيست، و ليكن از آيه مورد بحث و ساير آياتى كه چنين سياقى دارند.


(1) و چون سخنى را به سخنى ديگر تبديل كنيم." سوره نحل، آيه 101"

(2) كسانى كه متخصص در تعيين عدد آياتند.

(3) مجموعة من التفاسير ج 3 ص 225

(4) بلكه آن قرآنى است مجيد در لوح محفوظ." سوره بروج، آيات 21 و 22"

(5) آن كتابى است گرامى كه خود در كتابى خواندنى و مسطور قرار دارد." سوره واقعه، آيات 77 و 78"

/ 573