ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


مؤلف

و در نهى از تفكر در خداى تعالى روايات بسيارى ديگر هست كه هم در جوامع حديث شيعه آمده و هم در جوامع حديث اهل سنت، و البته بايد دانست كه اين نهى ارشادى است، و متوجه خصوص كسانى است كه راه ورود به مسائل عقلى و عميق را بلد نيستند و استعداد آن را ندارند، در نتيجه فرو رفتن در آن مسائل در حقيقت، خويشتن را در معرض هلاكت افكندن است، آن هم هلاكت دائم.

چند روايت در ذيل آيات:
" وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‏"،" وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنى‏ وَ أَقْنى‏" وَ ...

و در تفسير قمى در ذيل آيه" وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‏" مى‏گويد:

امام فرمود:

يعنى آسمان را با باريدن به گريه واداشته و زمين را با شكفتن به خنده در آورده است «1».

مؤلف

اين طرز استفاده كردن از آيه توسعه دادن در معناى گرياندن و خنداندن است.

و در معانى الاخبار به سند خود از سكونى از جعفر بن محمد از پدران بزرگوارش (ع) روايت آورده كه امير المؤمنين (ع) در معناى آيه" وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنى‏ وَ أَقْنى‏" فرمود:

يعنى هر انسانى را در زندگى خود اغناء و بى‏نياز كرد و او را به كسبى كه در دست دارد اقناء و راضى ساخت، به طورى كه به كسب و كارش هر قدر هم پست باشد علاقه‏مند است «2».

و در تفسير قمى در ذيل آيه" وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرى‏" از امام نقل كرده كه فرموده:

منظور از شعرى ستاره‏اى است كه قريش و قومى از عرب آن را مى‏پرستيدند، ستاره‏اى است كه در آخر شب طلوع مى‏كند «3».

مؤلف

اينكه فرمود:

در آخر شب طلوع مى‏كند تعريف آن ستاره از نظر زمان صدور اين حديث است كه لا بد در تابستان بوده و گرنه اين ستاره در تمامى سال و در تمام بيست و چهار ساعت شبانه روز در جاى خود قرار دارد.

و نيز در آن كتاب در ذيل آيه" أَزِفَتِ الْآزِفَةُ" فرموده:

يعنى قيامت نزديك شد «4».

و در مجمع البيان در ذيل آيه" أَ فَمِنْ هذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ" مى‏گويد:

منظور از اين حديث همان خبرهايى است كه قبلا داده بود «5».

و در الدر المنثور است كه ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده كه گفت:

وقتى آيه شريفه" أَ فَمِنْ هذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ وَ تَضْحَكُونَ وَ لا تَبْكُونَ" نازل شد، ديگر كسى آن جناب را خندان نديد تا از دنيا رفت «6».

(1) تفسير قمى، ج 2، ص 339.

(2) معانى الاخبار، ص 214، ح 1.

(3) تفسير قمى، ج 2، ص 339.

(4) تفسير قمى، ج 2، ص 340.

(5) مجمع البيان، ج 9، ص 184.

(6) الدر المنثور، ج 6، ص 131.

/ 676