بیشترلیست موضوعات تأملي در هم پيوندي آيات در سوره قيامت چکيده منابع توضیحاتافزودن یادداشت جدید
طبرسي (10/ 600 و 601) و فخررازي (30/223) در کنارنقل ديدگاه رايج، وجه ديگري در چگونگي پيوند و هماهنگي آيات سوره قيامت ،آوردهاند و خود به آن تمايل نشان دادهاند که بطورکلي از جانب ساير مفسّران با بيمهري روبرو گشته است. فخررازي از قفّال نقل ميکند: «مخاطب درآيه «لاتحرّک به لسانک» اصولاً پيامبر اکرم (ص) نيست، بلکه خطاب آن، متوجّه «انسانِ» مذکور در آيات پيشين است. اين خطاب در حالي صورت ميگيرد که نامه عمل وي را مشتمل برافعال قبيح او به دستش داده و گفتهاند: «اقرأ کتابک کفي بنفسک اليوم عليک حسيبا»(اسراء/14)امّا چون به قرائت آن ميپردازد،زبانش از شدّت ترس و شتابش در خواندن نامه عمل، به هم ميخورد. اينجاست که خطاب به او ميگويند: «لاتحرّک به لسانک لتعجل به ...» بر ماست که بنا به وعده خويش و بر طبق اصل حکمت، اعمال بندگان را گرد آوريم و آنها را بر آنان باز خوانيم؛ هنگام قرائت ما، آنان بايد به کردههاي خويشتن اقرار و اعتراف کنند که «آري !اينها اعمال ماست .»؛شرح آن امور و بيان مراتب عقوبت آنها [نيز [بر عهده خود ماست.(تفسير کبير، 30/223). فخررازي آنگاه از زبان قَفّال ميگويد: اين وجه خوبي است که با هيچ دليل عقلي در تعارض نيست ـ گرچه در اخبار و روايات خبري از آن در ميان نباشد(همو،224) .در اين وجه تفسيري، آيات مذکور اساسا راجع به قرآن و عجله پيامبر (ص) سخن نميگويد، بلکه به روشني در صدد ترسيم تصويري از حادثه هولناک قرائت نامه اعمال کافران در روز قيامت است. اين تفسير، با نمايش صحنهاي سخت تکان دهنده از دلهره و اندوه کافران در هنگام قرائت نامه اعمالشان، آهنگ سوره را بخوبي يکنواخت و يکدست جلوه داده، هرگونه قطع و انفصالي را که لازمه پايبندي به نظر مشهور است از دامان سوره قيامت ميزدايد. آيات سوره ،با سوگند به روز قيامت و نفس ملامتگر آغاز ميشود و با گفتگو از آگاهي کافران و منکران از عملکرد خويش و بيان حالت آنان در آن هنگامه ،ادامه مييابد و با پافشاري بر رخداد رستاخيز، پايان ميپذيرد.سيوطي در الاتقان پس از طرح اين نظريّه به نقل از قفّال ،بي درنگ با چوب شذوذ و مخالفت با احاديث صحيح ،به زعم خود،آن را از اعتبار مياندازد(2/110).شيخ محمود شلتوت در کتاب إلي القرآن الکريم نظر رايج را ناديده گرفته و به اين سو متمايل است و بر همين اساس (بيان قفّال)به تفسير سوره قيامت پرداخته است (ص 181). مقالات و بررسيها » شماره 63 (صفحه 40)