2. مفهوم شناسي - آسیب شناسی انقلاب اسلامی، ضرورتی برای تداوم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آسیب شناسی انقلاب اسلامی، ضرورتی برای تداوم - نسخه متنی

محمد رضا مجيدي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2. مفهوم شناسي

آسيب شناسي؛[4] يعني شناسايي آن دسته از عوامل مهم و مؤثري كه به وجود آمدن و تداوم حيات آن ها مي تواند فرآيند تحقق اهداف هر نظامي (سيستمي) را متوقف و يا به صورت محسوس، كُند نمايد[5]

آسيب شناسي انقلاب اسلامي ايران، به معني بررسي واقع بينانه مشكلات، اشكالات، انحرافات، آفات، تحريفات و موانع رشد و كمال انقلاب اسلامي است. مراد از آسيب ها و آفات، اموري هستند كه مي توانند دستيابي انقلاب اسلامي را به آرمان ها و اهداف خود، كُند يا ناممكن سازند. اين بدين معني است كه غايت و آرمان نهايي انقلاب اسلامي ايران ـ در سال 1357 ـ فقط سقوط يك رژيم سياسي و جايگزيني رژيم سياسي ديگر نبوده كه با تحقق آن، انقلاب پايان يافته باشد، بلكه آرمان هايي بلند و متعالي پيش روست كه اين تحول سياسي مي تواند پس از بيست سال تحقق آن ها باشد.[6]

3. مفروضات بحث آسيب شناسي

1-3) انقلاب، لااقل در مقام تشبيه، يك موجود زنده پويا و متحرك است. اين موجود زنده يك سلامت دارد كه مفروض است؛ يعني مي دانيم اگر چنين باشد سالم است و اگر چنان باشد ناسالم. در مقابل، اگر انقلاب به عنوان يك پديده اجتماعي در نظر گرفته شود و آن را يك سلول در پيكر ميليارد ها سلول در نظر بگيريم كه يك روند طبيعي دارد، نوساني و زير و زبري دارد، در آن صورت نمي توان گفت انقلاب سالم است يا بيمار. يك حركت جبري تاريخي حاكم است و ديگر خوب و بد يا سلامت و بيماري ندارد. با اين پيش فرض ديگر جايي براي بحث آسيب شناسي نمي ماند؛ يعني فرض اين است كه سلامت و بيماري وجود ندارد تا ضرورتي براي شناسايي آسيب هاي آن وجود داشته باشد.[7]

2-3) انقلاب به صورت يك موجود زنده بالنده تصور مي شود كه يك هدف مطلوب دارد و به سوي آن حركت مي كند. اگر توفيق بالندگي و حركت به سوي هدف را پيدا كرد و به آن رسيد، اين انقلاب، انقلابي سالم و مطلوب است و اگر مانعي براي حركتش پيدا شد و در جا زد يا عقبگرد كرد و آفت زده شد، انقلاب بيمار و آسيب ديده است. انقلاب به عنوان يك موجود محرك و پويا، بايد حركت كند و تكامل پيدا نمايد. براي رسيدن به اين كمال مطلوب، شرايطي لازم است و البته ممكن است موانع و آسيب هايي هم در راه وجود داشته باشد.

3-3) مبحث آسيب شناسي انقلاب اسلامي به دليل هويت مذهبي آن، از طريق مباني و تعاليم ديني، قابل تحقيق است. به عبارت ديگر، از طريق معرفت درون ديني مي توان به فهم جامعي از آسيب هاي جدي انقلاب نايل گشت. البته مشكلي كه در اين راه وجود دارد، فقدان جامعه شناسي ديني مبتني بر بازخواني آموزه هاي مذهبي است.[8]

4-3) آسيب شناسي يك موجود ـ ‌چه انقلاب، چه انسان، لزوماً به معناي شناسايي آسيب هاي موجود نيست و آن چه به عنوان «آسيب شناسي انقلاب، مطرح مي شود نيز لزوماً به معني تحقق و وقوع آسيب نيست. در مقوله آسيب شناسي بايد آسيب هاي ممكن بررسي شود؛ آن چه موجود است و آن چه ممكن است بعداً پيش بيايد.

5-3) امروزه تلاش رسانه اي گسترده و محاسبه شده اي صورت مي گيرد تا يا پايان انقلاب را اعلام كنند يا انقلاب را از كار افتاده، پير، ناتوان و در راه مانده جلوه دهند و اين در حالي است كه انقلاب در سن بيست و پنج سالگي، در عنفوان جواني خود و رو به آينده است.[9]

6-3) توجه به اين نكته ضروري است كه اگر هدف نهايي از بررسي ها و پژوهش هاي آسيب شناسانه،‌ دفع و رفع خطراتي است كه ممكن است انقلاب را تهديد كنند، خود آسيب شناسي هم ممكن است دچار افراط و تفريط، ساده انديشي، غفلت و يا تك بعدي ديدن برخي مسائل شود و يا دچار آفت و حتي تبديل به يك تهديد شود. بايد در هر مطالعه آسيب شناسانه، چارچوب ها و شاخص ها مورد مطالعه و تأمل قرار گيرد تا بتوان به اتقان و درستي نتيجه اي كه حاصل مي شود، اطمينان يافت.

بنابر اين در بررسي آسيب ها و آفات انقلاب اسلامي، بايد از آسيب ها و انحرافاتي كه خود مقوله آسيب شناسي را تهديد مي كند، احتراز كنيم. همان گونه كه در آسيب شناسي بدن يك موجود زنده ممكن است به آزمايش ها و اقدامات نسنجيده اي دست بزنيم كه براي موجود آسيب ساز باشد، به همين ترتيب در آسيب شناسي انقلاب نيز بايد مراقب آسيب ها و آفات احتمالي آن باشيم.[10]

/ 11