سيد رضا مودبقرآن كتاب آسمانى و الهى است كه از طرف خداوند براى هدايت بشر بر پيامبر(ص) نازل شده و معجزه جاويدان بوده و مىباشد. در طول قرون گذشته تابهكنون، براى انسانها به ويژه مسلمانان، در ظلمتهاى جهل و گمراهى، مشعلى فروزان و كتاب نور، شفا و هدايت بوده و هست. قرآن كتاب انسان سازى است. قرآن سفره گستردهاى براى عموم بشر مىباشد. قرآن باب معرفت اللَّه و كتاب تزكيه انسانهاست. قرآن غنىترين كتاب و وحى الهى و سخن خداست. هر كس بخواهد با خدا همسخن گردد، مىبايد قرآن بخواند.قرآن كتاب رحمت الهى است كه انسانها را به ضيافت الهى دعوت نموده. قرآن گنجينه معارف الهى و كتاب انس است. قرآن منبع اصلى انديشه مسلمانان و تجلّى خدا براى بشر است، آنچنان كه حضرت على(ع) مىفرمايد:فتجلّى لهم سبحانَه فى كتابه من غير أَن يكونُوا رأَوْه؛(1)خداوند در كتاب خويش (قرآن) بىآنكه او را ببينند، بدانها چهره نمود.قرآن نبشتارى خيرخواه است كه فريب نمىدهد و هدايتگرى است كه گمراه نمىكند و سخنگويى است كه دروغ نمىگويد، آن چنان كه حضرت على(ع) مىفرمايد:هو الناصح الذى لا يغشّ و الهادى الّذى لا يُضلّ و المحدّث الّذى لا يكذب.(2)قرآن ثقل اكبر است و در يك كلمه، قرآن كتاب نجات بشر است كه انسان مىبايد به آن تمسك جويد تا در پرتو انوار درخشان آن و ائمه معصومين(ع)، سعادت را از آنِ خود گرداند.از جمله مباحث مربوط به قرآن، چگونگى نزول آن است و از جمله فروع آن، نزول بر هفت حرف است كه در روايات اهل سنت بر آن ادعاى تواتر شده. آنچه كه داراى ابهام و اجمال است، معناى نزول بر هفت حرف است كه موضوع تحقيق اينجانب مىباشد.در پيشينه موضوع تحقيق مىبايد اشاره نمايم كه تاكنون محققين بسيارى به ويژه از اهلسنّت در خلال مباحث قرآنى خود، به تبيين آن پرداختهاند. برخى به راه صواب رفتهاند و برخى طريق خطا در نورديدهاند. ظاهراً تنها دكتر ضياء الدين عتر، كتاب مستقلى تحت عنوان الاحرف السبعة و منزلة القراءات منها تدوين نموده. در جمع دانشمندان شيعه، ظاهراً كتاب مستقلى تدوين نشده يا آن كه مرا بدان دسترسى نيست. لذا با پيشنهاد استاد گرانقدر حضرت حجة الاسلام والمسلمين دكتر سيد محمدباقر حجتى -زيدعزه- اين موضوع را به عنوان رساله دكترا در زمينه <علوم قرآن وحديث» برگزيدم كه انشاء اللَّه با مدد الهى و عنايت امام زمان (عج) و تحت نظارت و راهنمايى و مشاورت استادان محترم، تحقيقى باشد كه در جهت مباحث علوم قرآنى سودمند واقع گردد. هدف، پژوهشى در <حروف سبعه» است تا منزلت آن از نگاه دانشمندان شيعه و اهل سنت روشن گردد. نخست بهبيان <گستره موضوع» پرداخته و سپس در فصول متعددى بررسى مىشود.
گستره موضوع
موضوع تحقيق، پژوهشى در روايت نزول قرآن بر هفت حرف(3) مىباشد. بايد اذعان داشت علىرغم اينكه چندين قرن از بعثت پيامبر اكرم(ص) و نزول اولين آيات قرآن مىگذرد و انديشمندان علوم قرآنى در مورد چگونگى نزول آن بسيار انديشيدهاند، هنوز نكات فراوانى در مورد چگونگى نزول، مبهم، مرموز و مجهول مانده است؛ از جمله آنها، نزول قرآن كريم، بر هفتحرف مىباشد. البته اين ابهام، نزد علماى شيعه، تا حدود زيادى منتفى است و امروزه پس از مطالعه و بررسى در اسناد و مدارك روايت مذكور، مىتوان نظرى صريح و روشن و قطعى ارائهنمود. ليكن نزد علماى اهل سنت، كمتر مسألهاى همانند موضوع نزول قرآن بر احرف سبعه، معركه آرا و محط اختلاف نظر بوده است و هيچ مسألهاى به اين اندازه در ميان آنها مشكل جلوه نكرده است. در مورد آن همواره اين پرسشها وجود داشته است كه:آيا حديث نزول قرآن بر سبعة احرف واقعاً از پيامبر اكرم(ص) است ؟ اگر چنين است، آيا مقصود ايشان به الفاظ و تعابير قرآن مربوط مىشود، يا محتواى آن و يا آنكه هر دو جهت مىتواند هدفسوم حديث سبعة احرف باشد؟آيا خود پيامبر(ص)، در جايى ديگر، مقصود خويش را از سبعة احرف بيان داشتهاند؟ آيا امكان ندارد در صورتى كه پيامبر(ص) چنين حديثى را فرموده باشد، ناظر به بطون و محتوا بوده و معناى حديث به تدريج به الفاظ هم سرايت نموده است و بحث قراآت قرآن كه در زمان خلفا شكل گرفته است، مصداق آن شده است؟