انتظار در اندیشه ها نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
«حقيقت» و ديگرى «واقعيت»... وضع موجود يعنى واقعيتى كه در
عالم خارج واقع شده است، با حقيقتى كه در اسلام، به آن معتقديم، تناقص دارد، چه
بكنيم؟ اسلام انسان را نجات مىدهد و عدالت و ترقى را به وجود مىآورد.
... چارهاى نيست جز اين كه پيروان دينى كه مدعى نجات و سيادت انسان و
تودههاى محروم و نابودى ظلم و جنايت و مدعى استقرار يك نظام جهانى به نفع انسانند،
معتقد باشند كه اين حقيقت اگر چه در طول اين هزار و چهارصد سال نتوانسته به شعارهاى
خودش جامه عمل بپوشاند، اما خواهد پوشاند و قطعاً پيروز خواهد شد و عدالت جبراً
مستقر خواهد گشت و على رغم اين نظام ضد حقيقت كه بر اسلام حاكم شد و بر تاريخ نيز
حاكم است و رنجى كه بشريت هنوز از ستم مىبرد و هر روز قدرت زر و زور بر حقيقت
بيشتر مىچربد و همچنين على رغم اين قدرتهاى ابليسى و ضد انسانى كه در حال گسترش
است و زوالناپذير مىنمايد، جبراً حقيقت محكوم بر واقعيت باطل، ولى حاكم، پيروز
مىشود و ما منتظر و مؤمن چنين روزى و چنين واقعهاى هستيم و چون خداوند بصراحت
وعده پيروزى اسلام را در قرآن داده: «ليظهره على الدين كله»، و نويد داده كه
تودههاى ضعيف و مردم جهان را پيشوايان بشريت خواهد كرد و زمين را به آنها خواهد
بخشيد و محرومان وارث قدرتمندان و زر پرستان خواهند شد. و مىبينيم كه نشده است، در
تحقق آن شك داريم، هر چند همه عوامل تاريخى و اجتماعى موجود به نابودى حق و ضعف روز